مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

استناد زنان «وافدات» به حدیث غدیر در ملاقات با معاویه

نویسنده: چکیده‌نویس: حمیده رحیمی (پژوهشگر مجموعه، گروه پژوهشهای دینی ۱)
ارسال شده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴

عنوان اصلی و منبع مقاله؛ نویسنده: ناهید طیبی، عنوان مقاله: استناد به حدیث غدیر در رویارویی «وافدات» با معاویه، منبع: جستارهای تاریخ اسلام، سال چهارم، شماره هفتم، بهار و تابستان ۱۴۰۳، ص. ۶۵-۸۱

داده های منابع تاریخی، نمایانگر تمایل و تمرکز بانوان شیعه به بیان و تبیین جایگاه امام علی (ع) و اثبات حقانیت او در مسئله خلافت است. در میان این گروه از زنان، نام شانزده تن به چشم می خورد که در اصطلاح تاریخی، «وافدات» نامیده می شوند؛ وافدات، اصطلاحی تاریخی برای بانوانی است که به سبب دفاع از امام علی (ع) در نبرد صفین و برهه های مهم تاریخی و تحریض سپاه با اشعار و سخنان حماسی خویش، پس از به قدرت رسیدن معاویه به حضور وی فراخوانده شدند، اما در مجلس او نیز به روشنگری سیاسی و اعتقادی پرداختند و منابع اهل سنت و شیعی، سخنان آنان را ثبت کرده اند. تصریحات و اشارات این بانوان به حدیث غدیر و ماجرای غدیر خم، کانون توجه این نوشتار است و از آن جهت اهمیت دارد که پس از ماجرای سقیفه، تلاش های مستمری برای حذف اطلاعات مربوط به غدیر از حافظه تاریخی مسلمانان شکل گرفت؛ غدیری که گفتمان مقابل سقیفه بود؛ و این بانوان به بازخوانی و یادسپاری این واقعه پرداختند. بر اساس یافته های پژوهش از بین ۱۶ بانو، هفت تن به حدیث غدیر اشاره داشتند که دو تن با واژه های کلیدیِ حدیث غدیر و پنج تن به تلویح و کنایه و با تأکید بر ناراستی خلافت معاویه، به واقعه غدیر اشاره کردند.

چرایی حضور وافدات نزد معاویه

برخی از وافدات، برای اظهار تظلم از کارگزاران معاویه نزد او رفته و شکایت کرده اند و برخی نیز فراخوانده شده اند. در پاسخ به چرایی حضور این بانوان نزد معاویه، دیدگاه های مختلفی مطرح شده است. برخی هدف معاویه را صرفاً نشان دادن سعه صدر و اظهار حلم به زنان برای بخشش این بانوان می دانند و برخی ارعاب و آزار این بانوان را دلیل فراخواندن آنان ذکر کرده اند.

با مطالعه سخنان این زنان می توان دریافت آنچه آنان را با هم در یک جا جمع کرده، محبت و ولایت علی (ع) بوده است؛ گرچه برخی از آنان اهداف دیگری نیز داشته اند. انگیزه های معاویه برای فراخواندن این بانوان را می توان چنین ذکر کرد:

  -ایمنی از شر زبان برنده و کلام تأثیرگذار این زنان در دوره خلافت نوپدید.

-جذب این زنان به دستگاه خلافت و بهره مندی از استعدادهای هنری و ویژگی ای فردی و جایگاه آنان در پیشبرد اهداف سیاسی

-ممانعت از بدنامی در برابر مردم.

-تلاش معاویه برای اینکه به مسلمانان نشان دهد از علی (ع) کمتر نیست و عدالت را اجرا می کند.

اشارات و تصریح وافدات به ماجرای غدیر در برابر معاویه

مجموعه زنان وافدات، به دو شکل یاآور مسأله غدیر شده‌اند. گاهی به تصریح و آشکارا از غدیر نام برده‌اند ولی گاهی در لفافه و پوشیده به آن اشاراتی داشته‌اند، مانند داستان سوده همدانیه، که از هر دو گروه، مواردی جداگانه ذکر خواهد شد.

۱- تصریح وافدات به جریان غدیر

تصریح، به معنای هویدا گفتن و آشکارا به مطلب پرداختن است. در بین وافدات دو نفر به نام های ام سنان و دارمیه حجونیه، صراحتاً به غدیر احتجاج داشتند.

-ام سنان

وی در کلام خویش، به مؤلفه ها و نشانه های خاص غدیر تصریح می کند.

خیرالخلائف و ابن عم محمد              فکفی بذاک کمن شناه تهدّد

«علی برترین جانشین پیامبر و پسرعموی اوست/پس همین مرتبه والای علی، دشمنان او را بس است.»

همچنین این بانو در ابیاتی به غدیر اشاره دارد:

قد کنت بعد محمد خلفا لنا                اوصی الیک بنا فکنت وفیّا

فالیوم لا تخلف یؤمّل بعده         هیهات نأمل بعده انسیا

«تو جانشین پس از محمد در میان ما بودی، جانشینی که پیامبر اطاعت از تو را به ما سفارش کرد و تو یار وفادار پیامبر هستی/ و امروز جانشین و بدلی بعد از علی نیست که به او امید بندیم، هیهات که پس از علی به انسان دیگری امیدوار باشیم.»

ام سنان در بیت اول با عبارت « قد کنت بعد محمد خلفا لنا» که اصل پیام غدیر است، به خلافت بلافصل علی (ع) تصریح می کند و با این عبارت، خلافت خلفای سه گانه را بی اعتبار می شمارد.

-دارمیه حجونیه

دارمیه در فصاحت و قدرت احتجاج در برابر مخالفان شیعه، بانویی شناخته شده بود. علامه امینی در جلد اول الغدیر حدیث وی را با این عبارت آورده است: «والیت علیا علی ما عقد له رسول الله من الولایه یوم غدیر خم بمشهد منک» «از علی پیروی نمودم؛ زیرا رسول خدا (ص) در غدیر خم و با حضور تو، ولایت او را بر ما منعقد کرد.» دارمیه با استفاده از تعابیر خطبه پیامبر، به پیام غدیر تصریح دارد. وی در پاسخ به معاویه که از علت محبت وی به علی (ع) و دشمنی اش با خود پرسید، گفت: «تو را دشمن می دارم؛ زیرا در برابر کسی هستی که از هر نظر به امر [خلافت]، شایسته تر از توست و چیزی را می خواهی که متعلق به تو نیست و استحقاق آن را نداری. و علی (ع) را ولی خویش می دانم به خاطر محبت وی به مساکین و بخشش او به مستمندان و فهم عمیق در شریعت و گذشت وی از خود برای خدا، و اینکه پیامبر (ص) با ما بر ولایت او پیمان بست.»

کاربست واژه ها در کلام دارمیه، از چند جهت نیرومند است: علاقه وی به امام علی (ع)، تأیید و تکرار مهم ترین بخش منظومه کلامی شیعه، یعنی تصریح به غدیر

دارمیه با استفاده از واژه های خاص پیامبر (ص)، تصریح به غدیر دارد و در کنار این تعابیر اختصاصی غدیر، با جمله «و طلبک ما لیس لک» کنایه دارد بر اینکه خلافت، حق معاویه نیست که البته این نیز اشاره ای برگرفته از غدیر است.

۲-اشارات وافدات به جریان غدیر

برخی استنادات زنان به غدیر در مجلس معاویه، به صورت تعریض، تلمیح و تلویح بوده است. تعریض، سخن سربسته و کنایه است؛ تلمیح، نگاه سبک به چیزی و نشان دادن آن و اشاره به قصه یا شعری در فحوای کلام است؛ تلویح، به معنای اشاره از دور به چیزی است.

-ام البراء، دختر صفوان بن هلال

وی پس از کشته شدن امام علی (ع)، چنین سرود:

الشمس کاسفه لفقد امامنا                      خیرالخلائف (یا خیر الخلائق) و الامام العادل

یا خیر من رکب المطیّ و من مشی             فوق التراب لمحتف او ناعل

«خورشید به خاطر فقدان امامی چون علی (ع)، گرفته و بی فروغ است/ امامی که «بهترین جانشینان» و پیشوایی عادل بود.

ای بهترین جنگاور در نبردگاه ها و ای «کسی که بعد از پیامبر (ص) برترین فردی هستی که بر زمین گام نهادی»»

قرار دادن دو واژه معنادار خلافت و امامت در مصرع دوم، تلمیحی ظریف و اشاره ای دقیق به پیوند این دو منصب و انتصابی بودن خلافت است.

-أروی، دختر حارث بن عبدالمطلب

وی دختر عموی پیامبر (ص) است و چون قریشی بود، بیش از دیگر زنان مورد احترام معاویه قرار گرفت. أروی خطاب به معاویه گفت: «و تسمیت بغیر اسمک و أخذت غیر حقک» «ای معاویه! تو [به اشتباه] خود را به غیر نام خودت نامیدی و آنچه را که حق تو نبود، ستاندی»

او در این جمله تلویحاً به اینکه در روز غدیر، پیامبر (ص) از مردم خواست به علی (ع) با نام یا لقب «امیرالمؤمنین» سلام کنند، اشاره کرده است و از این جهت، به اعتقاد او، معاویه خود را به غلط «امیرالمؤمنین» می خواند. همچنین مراد وی از حقی که معاویه آن را از غیر خود ستانده، همان حق خلافت است که بر اساس حدیث غدیر، از آنِ علی است؛ و این نیز تلمیحی دیگر است. او در ادامه می گوید: «او (علی) کسی بود که جانشین بعد از پیامبر بود. جانم فدای علی. کسی که پدر حسن و از نیکوکاران بود. شما پس از وفات پیامبر، بی درنگ بر ما هجوم آوردید و دلیل شما این بود که چون از بستگان پیامبر هستید به خلافت شایسته ترید؛ در حالی که ما از رگ گردن به پیامبر (ص) نزدیک تر و در خلافت از شما سزاوارتر بودیم.» در این سخن نیز أروی به جریان سقیفه به عنوان جریان سیاسی مقابل غدیر و پس از آن به حدیث منزلت اشاره می کند.

-سوده همدانی، دختر عماره

سوده، در نبر صفین به هنگام تحریض برادرش، شعر زیبایی سرود که در مجلس معاویه بازگو می شود.

«ان الامام، أخا النبی، محمد علم الهدی و مناره الایمان» «به درستی علی (ع) پیشوایی است که هم برادر پیامبر (ص) و هم نشان هدایت و پرتو ایمان است.» سوده در این شعر، به عقد اخوت بین پیامبر و علی اشاره کرده و از واژه های علم و مناره، به معنای سرآمد و نماد و نشانه خاص بهره برده است.

-جُروَه، دختر مره بن غالب

وقتی معاویه نظر جُروَه را در مورد علی (ع) می پرسد، ولی پاسخ می دهد: «سوگند به خدا! چنان مقام و جایگاهی دارد که درک آن دشوار و حتی محال است.» وی سپس از معاویه می خواد او را از مسائلی که از بیان آن بیمناک است معذور دارد. معاویه که می دانست وی چه خواهد گفت، چنین کرد و پاسخ بیشتر نخواست. گرچه به نظر می رسد جروه، تقیه کامل کرده است، اما در همین جمله، به جایگاه و حقانیت علی (ع) اشاره دارد. همچنین موافقت معاویه با سکوت وی در بیان جایگاه و شخصیت امام علی (ع)، نشانگر ترس او از یادآوری حقانیت امام و ماجرای غدیر است.

-بکّاره هِلالیه

وی، خاله میمونه، همسر پیامبر (ص) و خواهر شهید بود که برادرش در نبرد صفین به شهادت رسید. وی در اشعارش در صفین خطاب به معاویه گفته بود:

أتری ابن هند للخلافه مالکا؟          هیهات ذاک، و ان أراد، بعدی

ارجع بأنکد طائر منحوسه              لاقت علیا أسعد و سعود

«آیا پسر هند را صاحب خلافت می دانی؟ خلافت چه دور است از او و اگر خودش هم بخواهد به خلافت دست نخواهد یافت.

ای معاویه! بازگرد و از آرزوی شومت دست بردار که برای تو تیره بختی خواهد آورد. خلافت برازنده علی است و تنها او شایسته رهبری است.»

این اشعار، در مجلس معاویه و در حضور او خوانده شد و بکّاره آنها را انکار نکرد. دور بودن خلافت از معاویه، حتی اگر خواست خودش باشد، و بیان لیاقت امام علی (ع) نیز اشاره به انحصار ولایت و خلافت در آن حضرت دارد.

 

Print Friendly

یک نظر بگذارید