مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

مروری بر مشکلات خاص در عصر امامت حضرت صادق «ع»

نویسنده: استاد محمد رضا حکیمی
ارسال شده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۰

برگرفته از آثار استاد

تدوینگر نرگس انصاری

چکیده:

در این مقاله کوتاه به صورتی بسیار گذرا با برخی از پیچیدگی های سیاسی و اجتماعی عصر زندگانی امام ششم آشنا می شویم و به نقش و آثار آن امام در هدایت جامعه در یکی از بخش های پرحادثه و انقلاب خیز تاریخ اسلام پی می بریم.

عباسیان، فرهنگ ستیزان بزرگ

امویان که به عهد جاهلیّت نزدیک تر و برخی خود از سردمداران  جاهلیّت بودند، اگر چه زمینه مبارزات فرهنگی نیز برایشان فراهم آمد؛ اما بیشتر با شمشیر و کشتار، مقاصد خود را عملی می کردند، در حالی که در زمان عبّاسیان، این مبارزات فرهنگی بود که جدّی گرفته می شد.

در این ستیزه گری با فرهنگ خالص قرآنی گروه های متعددی عبّاسیان را یاری کردند. حاکمیت عبّاسی، آزاد اندیشان را از میان برد و «علم صحیح» را از دست امّت گرفت و به کمک شماری از مسیحیان و یهودیان و مانویان و…طرح مهم دیگری را برای مبارزه وحذف ائمۀ طاهرین«ع» -حذف فرهنگی پس از حذف سیاسی- پی ریزی کرد.

آنان تا آن جا که توانستند ،تشتّت فکری و اختلاف عقیدتی را با ترجمه علوم بیگانه در حوزۀ نوپای اسلام پدید آوردند و قرآن را از سیطره علمی وتربیتی خویش باز داشتند و در پی جایگزین کردن فرهنگ دیگری به جای فرهنگ اصیل قرآنی و اوصیایی برآمدند.

منطق قرآنی را زیر خروارها خاک قدرت و سیاست مدفون ساختند و به ساختن فرهنگ‌های کاذب و جا انداختن متکلّمین و علمای درباری پرداختند. در جایی که امام معصوم، باید از حقایق «علم صحیح» و چشمه ساران هماره جوشان شناخت‌های راستین سخن بگویند کسانی مانند سدّی و قتاده ومجاهد سخن گفتند.

این دوره از امامت، همواره در همۀ جبهه‌ها، مورد سهمگین‌ترین هجوم‌ها  بوده است . این دوره که عصر امام صادق(ع) نیز در آن طی شد، ۲۵۰ سال طول کشید؛ از در گذشت پیامبر«ص»، تا در گذشت امام حسن عسکری«ع».

برخی از آثار و ویژگی‌های دوران امامت‌ 

 اشراف بر مصون ماندن کلیّت قرآن؛ پاسداشت کرامت انسان و ارزش‌ها؛ نشر «علم صحیح الهی»؛ مقابلۀ کارساز با فقیه نمایان، مفسّر نمایان و افشاگری در برابر فقیه نمایان درباری؛ پرورش چریک‌های جان برکف؛ عرضه احتجاجات قوی در عرصه امامت و الهیات قرآنی؛ تربیت اصحاب متّقیِ عالم و قویّ در گفتگو؛ نشان دادن آثار تربیت قرآنی و اخلاق محمدی؛ نفوذ دادن افرادی لایق در نظام‌های قدرت به سود طبقات محروم؛ نوشتن نامه‌های آتشین وتربیتی به عالمان غرق دردنیا؛ دادن آگاهی‌های سیاسی به مردم برای مقابله با حکومت‌های عدالت سوز؛ کمک به خانواده‌های محروم؛ نظارت بر تربیت شیعه؛ تشویق هنر و شعرمتعهد؛ تأکید بر حفظ وحدت امّت؛ گسترش روح حماسه در شیعه؛ ساختن معارف حَقّه در قالب دعا و زیارات و… .

درگیری با دو سیاست (نبردهای میدانی، تهاجم‌های فرهنگی )

امام صادق«ع» در دورۀ امامت خویش، (به مدت ۳۴ سال) با ۵ تن از خلفای اموی و۲ تن از خلفای عبّاسی معاصر بود. شرح جنایات این خلفا و همدستانشان کتاب‌ها می خواهد. نگفته پیداست که با وجود این جبارانِ قدرت دوست، ادای رسالت الهی چقدر مشکل بوده است.

سیاست حاکمان عباسی

در این دوره، سیاست حاکمان عباسی بسیار پیچیده عمل می کرد. ۱۸ سال آغاز امامت امام صادق «ع»، با کسانی هم زمان بود که برای حفظ ظاهر، شماری فقیه و واعظ و صوفی ومتکلّم تهیّه دیده بودند. در مسجدها پر از عدّه ای فقیه و محدّث و مفسّر درباری و زندان‌ها پر از سادات آل محمّد«ص» و فرزندان مجاهد علی«ع» و فاطمه«س» بود و… .

فقیهان و محدثان وابسته

حکومت عباسی به پرورش نوعی فقاهت وابسته به حکومت دست زده بود تا توان فرهنگی مناسب را برای مقابله با فرهنگ اصیل قرآن و پیامبر(ص)فراهم کند.

امام صادق«ع» با پروردن ۴۰۰۰ شاگرد توانست تا اندازه ای جلو این موج سیاسی به ظاهر، فرهنگی را بگیرد و واژگونی بنیاد تعالیم قرآنی را- در توحید و سیاست و عدالت- ناممکن سازد.

محدّثان وابسته نیز بعضی از روی جهل و بعضی از روی عمد و به سود سیاست، احادیثی را به پیامبر اکرم«ص» نسبت می دادند که؛ یا اصلا درست نبود، و یا تحریف شده بود.

جریان مفسرین

پیامبر اکرم بارها اعلام کرده بود که علم قرآنی و رموز وحیانی را به علی «ع» آموخته است و امّت باید تفسیر قرآن را از علی و ائمّۀ اولاد علی «ع» فرا بگیرد تا مردم از اختلاف و تحریف مصون بمانند و احکام قرآن عمل شود و عدالت قرآنی گسترده شود. و این چگونگی، به زیان حاکمیت بود؛ از این رو جریان «مفسرین قرآن» را پدیدآوردند، تا این خلأ نیز پر شده باشد.

مکاتب اخلاقی و عرفانی

 امام صادق«ع» زیر فشارهای سنگین صوفیه نیز بود، که با ظاهر ساده زیستی و ژنده پوشی مردم را فریب می دادند. از طرفی برخی از آنان با خلفاء و مراکز قدرت، ارتباط داشتند و ستمگرانِ حاکم را تأیید می کردند. قدرتِ حاکم نیز همه گونه با جریان‌های مخالفِ امام صادق«ع» موافقت می کرد. آری، احیای «مکتب اخلاقی قرآن»، در برابر «طریقت‌های سلوک و تصوّف» و مسلک‌های «رازوری»، وظیفه‌ای سنگین وکوه آسا بود.

پشتیبانی از مبارزات مردمی

امام ششم هم چنین تأمین جبهه ‌های مبارزه و تشکیلات مخفی نبرد با سیاست حاکم را عهده دار بود. در دو بخش فکری و مالی توسط ایشان حمایت های لازم صورت می گرفت.

تربیت علمی نخبگان

امام(ع) سرپرستی۴۰۰۰ شاگرد را عهده دار بود که بنا بر مشهور، یکی از آنها شیمی دان بزرگی، چون جابر بن حیّان بود.

تعریف عدالت

در نبود عدالت، و فقدان شناخت درستی از آن، به ویژه هنگامی که عدالت مورد استفاده ابزاری قدرت ها است؛ ارائه شناخت صحیح از عدالت یک ضرورت است. بر همین اساس است که امام صادق«ع» در تعریف عدالت می فرماید: «اگر عدالت اجرا شود، همۀ مردم بی نیاز می شوند.» تعریفی ملموس وعینی، نه فلسفی و ذهنی که: اگر در جامعه فقیر -حتی یک تن- نیست، عدالت هست. اگر فقیر -حتی یک تن- هست، عدالت نیست. با چنین تعریف عینی از عدالت، دیگر هیچ حاکمیتی نمی تواند فلسفه بافی و مغلطه کاری کند که ما عدالت را اجرا کردیم. از سویی دیگر چون امام معصوم از امور محال سخن نمی گوید پس تحقق چنین عدالتی شدنی است.

دعوت به مساوات

در زمان امام، اموال عمومی چپاول می شد به ویژه به دست رجال حاکمیّت و نزدیکان منصور. در حالی که توده ‌های محروم در جهنمِ تبعیض‌ها می سوختند. درچنین هنگامه‌هایی که عدالت قرآنی و کرامت انسانی کمترین ارجی نداشت، امام دم از «مساوات» (یعنی «برابری») زد و توقع مردم و مطالبات فرهیختگان درباره  مدیریّت اقتصادیِ جامعه را از عدالت بالاتر برد.

انقلاب از نظر امام صادق«ع»

از امام صادق «ع» چنین نقل کرده اند: «در آرزوی انقلاب باشید ،زیرا در انقلاب است که جبّاران نابود می شوند، و زمین از لوث وجود فاسقان پاک می گردد.»

بنابر این از دیدگاه امام صادق(ع) انقلاب باید در دو جهت محقّق شود، اگر این دو جهت محقّق نشد، آن حرکت، هرگز، انقلاب نیست، بلکه تغییر اشخاص، و تبدیل مواضع قدرت، و متفاوت کردن شعارها و تخدیر شعورهاست. و جوهر انقلاب هم جز با تحقق این دو امر نیست ۱ – هلاک الجبابره؛ نابودی تمامِ جبار صفتانِ قدرت طلب ۲- و طهاره الارض من الفسقه؛ پاک کردن زمین از مسببان اصلی شیوعِ فسق و فساد؛ یعنی ثروتمندان، متکاثران و شادخواران.

وظایفی بس مهم

آری امام صادق «ع» کسی است که ۳۴ سال از عمر الهی اش را در راه انسان شدن انسان‌ها سپری کرده؛ کسی که ۴۰۰۰ انسان فرهیخته تحویل جامعۀ انسانی داده است و…

پس این وظیفۀ بسیار بزرگ و مهم ماست، که نخست، معارف و تعالیم فرا ملکوتی این امام بزرگ را خوب فرا بگیریم؛ آنگاه به فرد سازی و جامعه پردازی روی بیاوریم تا بتوانیم عقلانیّت صحیح و بی اختلاف و به دور از اوهام را در جامعه رواج دهیم.

 تعریف عدالت از زبان امام صادق(ع)

نقل و استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع آزاد است.

Print Friendly

۲ نظر برای این مطلب

  1. با سلام خیلی عالیه

  2. با سلام و تشکر از زحمات شما مطالب بسیار جالب و کاربردی بود . با آرزوی توفیق روزافزون شما .

یک نظر بگذارید