مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی .این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی با کو شش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، تبلیغاتی ، رفاه،آموزش تیزهوشان ومجمع یاد آوران مهدی (عج) می باشد . ۱- واحد فرهنگی ما بر این باوریم که غائله […]

تصویر پردازی هنری در خطابۀ حضرت فاطمه«س» (مشهور به خطبۀ فدکیه)

نویسنده: چکیده نویس: محبوبه طایفی، گروه پژوهش های دینی 2 (ارشد پژوهش هنر)
ارسال شده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۱

عنوان و منبع اصل مقاله: تصویر پردازی هنری در خطبه فدک، ملا زاده، ریحانه؛ فیاض بخش، نفیسه، نشریۀ پژوهش دینی، بهار و تابستان ۱۳۹۸، شماره ۳۸ ، ۲۶ صفحه، صص ۲۳۱ تا ۲۵۵.
اشاره 10531484831845965072
امروزه تصویر برداری در تحلیل و نقد ادبی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این ابزار هنری که یکی از مهم ترین شیوه های بیانی در کلام بشمار می رود در سایۀ خیال و کاربردهای مجازی الفاظ، افکار را به صورت حسی انتقال می دهد. این انتقال، معنا را ملموس تر ساخته و به تثبیت آن در ذهن مخاطب کمک می کند. در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به بررسی جلوه های تصویری خطبۀ حضرت زهرا(س) در مسجد نبوی پرداخته شده است.
مقدمه
خطبه مسجد نبوی (فدکیه) شاهکار علمی، حماسی، ادبی حضرت فاطمه (س) در سال ۱۱ هجری است و به چند دلیل حائز اهمیت است. از جمله اینکه توسط راویان شیعه و سنی در اسناد معتبری نقل شده و از نظر سندیت جای تردید نیست. به عنوان مثال ابن طیفور(۲۰۴-۲۰۸ق) از دانشمندان عصر مامون عباسی، در کتاب بلاغات النساء به چند سـند، آن را روایـت کرده است. ابن ابی الحدید نیز چهار طریق در سند این خطبه ذکر نموده و مسعودی در کتـاب مروج الذهب به آن اشاره کرده است. و دیگر اینکه از غنای علمی عظیمی برخوردار است به نحوی که حاوی مطالب عمیق فلسفی، کلامی، عرفانی، فقهی وحتی جامعه شناسی و تاریخی است. (حسینی زنجانی ۱۵_۱۹)
از آنجا که بررسی تصاویر یک اثر فاخر ادبی نشان از توانایی و ژرفای هنری صاحب اثر دارد این خطبه از نظر ادبی با رویکرد تحلیل تصاویر به شیوۀ نوین مورد بررسی قرار گرفته تا گوشه ای از زیبایی های بلاغی دخت افصح قریش و همسر امیرالمؤمنین برای خواننده امروز نشان داده شود.
بلاغت قدیم تا جدید
تصویر به عنوان یکی از ارکان مهم آثار ادبی از دیرباز، ادیبان از آن، در ساخت تجربه ابداعی شان و منتقدان به جهت ابزاری برای قضاوت آثار ادبی به کار می گرفتند. جاحظ (۷۷۶-۸۶۸ق)) ظاهرا اولین ناقدی است که به وجود تصویر در اثر ادبی می‌پردازد و در تعریف ساختار شعری می‌گوید: «شعر نوعی از بافت و جنسی از تصویر است». (جاحظ۳/۱۳۱-۱۳۲) پس از وی قدامه ابن جعفر (۲۷۵-۳۳۷ق) معانی را در اثر ادبی، مادۀ خام و شعر را بسان تصویر معرفی می‌کند. (قدامه بن جعفر، نقدالشعر، ص۵۳) سپس عبدالقاهر جرجانی (۴۰۵-۴۷۴ق) برای نخستین بار در دو کتاب به تفصیل مفهوم و اصطلاح تصویر را بیان کرده است. در میان ناقدان معاصر عرب؛ زکی مبارک(۱۳۱۰-۱۳۷۱ق)، غنیمی هلال (۱۹۱۷-۱۹۶۸م) و دیگران به تصویر در شعر اشاره کرده اند اما سید قطب(۱۹۰۶-۱۹۶۶م) را می‌توان از پیشگامان نظریۀ تصویر هنری دانست که با انتشار کتاب «التصویر الفنی فی القرآن» شکاف میان دین و هنر را پر کرد و سپس در کتاب «القیامه فی القرآن» حس و خیال را دو مولفه تشکیل دهندۀ تصویر معرفی نمود. (قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص ۷۲)
در ادبیات فارسی تصویر را مجموعۀ امکانات بیان هنری مطرح در شکل‌گیری اثر ادبی تعریف کرده اند و زمینه اصلی آن انواع استعاره، تشبیه، اسناد مجازی و رمزگونه های مختلفی است که ارائه تصاویر ذهنی را می سازد(شفیعی کدکنی، صور خیال در شعر فارسی، ص ۱۵)
عناصر تصویر پردازی
قابل ذکر است که در خطبه فدکیه از ابزار بیانی استفاده بسیاری شده اسـت لـذا بـرای بهره مندی از دریای هنروری و مضمون پردازی صاحب این اثرِ بی بدیل، آشنایی بـا صـنایع بیانی تصویرسازی امری ضروری است. بدین منظور از دیدگاه ناقدان کلاسـیک و معاصـر تصویرپردازی بر عناصر از جمله خیال، عاطفه و زبان مبتنی است که در آثار ویژه سهم هر کدام مورد بحث قرار گرفته است.
تصاویر خطبۀ مسجد نبوی
در این بخش از مقاله تصاویر موجود در خطبه فدکیه مورد بررسی قرار گرفته است که به صورت خلاصه چند مورد ابتدایی ارائه میگردد و در باقی موارد فقط به بیان عناوین بسنده می کنیم. در ضمن برای جلوگیری از اطناب در چکیده، متون عربی خطبه حذف گردیده و به ترجمه های خطبه کفایت شده است.
۱- تصویر رسالت پیامبر (ص)
خداوند به نور محمد (ص) ظلمتها را برچید و پرده های ظلمت را از دلها کنار زد و ابرهای تیره و تار را از مقابل چشم ها برطرف ساخت. او برای هدایت مردم قیام کرد و آنها را از گمراهی و غوایت رهایی بخشید و چشم هایشان را بینا ساخت و به آیین محکم وپابرجای اسلام رهنمون گشت و آنها را به راه راست دعوت فرمود.
در این قسمت انواع استعاره در چند مورد دیده می‌شود، همچنین عنصر رنگ در(أنار، ظلم، کشف و جلی ) و حرکت در (أنار، قـام، دعـاهم ) ملاحظه میشود. (در متن عربی خطبه)
حــضرت زهــرا(س) در جــای دیگــر خطبــه پــس از یــادآوری دوران جاهلیــت و مجاهدتهـای پیـامبر اسـلام (ص)، سـختی کـار و قاطعیـت ایـشان را در ابـلاغ رسـالت پیامبر(ص ) اینگونه به تصویر میکشند: «آری، او آمد و رسالت خویش را به خوبی انجام داد و مردم را به روشنی انذار کـرد . ازطریقه مشرکان روی بر تافت و بر گردنهایشان کوبید و گلویـشان را فـشرد، تـا از شـرک دست بردارند و در راه توحید گام بگذارند و همواره با دلیل و برهان و اندرز سودمند مردم را به راه خدا دعوت میکرد. تب ها را در هم میشکست و مغزهای متکبران را میکوبید، تـاجمع آنها متلاشی شد».
این جملات نیز چندین مورد کنایه و همچنین استعاره وجود دارد و واژگان حرکتی ( بلّغ، صادعا، مائلا، ضاربا، آخذا، داعیا، یکسر، انهـزم، ولّـوا ) پویـایی و واژگان (صادعاً، مائلاً، ضارباً، آخذاً، داعیاً) آهنگ زیبایی به تصویر بخشیده است. (در متن عربی خطبه)
۲-تصویر پیروزی جبهه حق
«تاریکی ها برطرف گشت. صبح فرا رسید و حق آشکار شد. نماینـده دیـن بـه سـخن درآمد و زمزمه های شیاطین خاموش گشت. افسر نفاق بر زمین فرو افتاد. گرههـای کفـر و اختلاف گشوده شد و شما زبان به کلمـه اخـلاص (لا الـه الا االله) گـشودید، در حـالی کـه گروهی اندک و تهیدست بیش نبودید!»
اللیل: کنایه از شرک، و صبح: کنایه از ایمان، استعاره مکنیه در این جمله ابزار تـصویرسازی را برعهده دارد. همچنین در ادامه استعاره و کنایه تعریض با ظرافت بیان شده و عنـصر رنـگ در واژگـان (اللیل، صبحه، البیض الخماص) مشاهده میشود.
۳-تصویر مقایسه ای وضعیت جامعه عرب قبل و بعد از اسلام
«آری، شما درآن روز بر لب پرتگاه آتش دوزخ قرار داشتید و از کمی نفـرات همچـون جرعه ای برای شخص تشنه و یا لقمه ای برای گرسنه و یا شعله آتشی برای کسی که با شتاب به دنبال آتش میرود، بودید و زیر دست و پاها له میشدید!»
ابتدای این قسمت اقتباس از آیۀ ۱۰۳ سوره آل عمران دارد. اسلوب کنایی اشاره به کفری دارد که قبل از اسلام داشتند . / عنصر رنگ، در واژه «النار» نهفته است. موطی َ الْأَقْـدامِ: و لگدکوب هر رونده و پایمال هر رهگذرى مـى شـدید: کنایـه از ذلـت و حقـارت. (موطئَ الْأَقْدامِ) ضرب المثل مشهوری برای ذلت است که در عـصر جـاهلی کـاربرد داشـته اسـت . (الثعالبی، التمثیل و المحاضره، ص۲۹۰)
بافت اصلی این مقطع کلامی را کنایه های متعددی با مفهوم واحـد تـشکیل داده کـه درکنار استعاره، حرکت و رنگ تصویری زیبا ساخته است . شاید دلیل کاربرد زیـاد کنایـه در محاسن متعدد آن نهفته باشد.
استفاده بجا و بی تکلف از این ابزار تـصو یرساز در کنـار صنایع بیانی، نشان دهندۀ خیال قوی متکلم است و در سایه این قوه ، عناصر ادبی توانسته اند حیات و حرکت یابند و نقش آفرینی کنند.
۴-تصویر رحلت رسول خدا (ص)
«سپس خداوند او را با نهایت محبت و اختیار خود و از روی رغبت و ایثار قـبض روح کرد. سرانجام او از رنج این جهان آسوده شد و هم اکنون در میـان فرشـتگان و خـشنودی پروردگار غفّارو در جوار قرب خداوند جبار قرار دارد».
در تمام عبارتهای این بخش، فاصله ها موسیقی ملایمی را ایجاد کرده است. این فراز تصویری از چگونگی رحلت پیامبر (ص) است که به خاطر عملکرد امتش متحمل سختی و رنج بسیاری شد. لذا با رغبت به سوی حضرت حق شتافت. تصویر بعدی جایگاه پیامبر را بعد از رحلت، در حالی که فرشتگان گرداگردش را گرفته اند و به مقام قرب الهی رسیده ترسیم میکند. این نوع تصویر که از خیال وسیعتر است لزوما بر انواع صور خیال تکیه نداشته و عاطفۀ صادق ومنسجم با موسیقی، میتواند تصاویری در قالب تابلویی دقیق و هنری بسازد. (قائمی، سیری در زیبایی های نهج البلاغه، ص ۵۷)
تصاویر دیگری نیز از خطبه بیان شده است که فقط به ذکر عنوان اکتفا می شود:
۵-تصویر ظهور نفاق و شیطنت پس از رحلت پیامبر (ص)
۶-نتیجه پیروی از شیطان و غصب خلافت
۷-تصویر فداکاریهای امیرالمؤمنین علی (ع)
«ولی هر زمان آتش جنگ را برافروخت نـد، خـدا آن را خـاموش کـرد و هرگـاه شـاخ شیطان نمایان میگشت و فتنه های مشرکان دهان میگشود، پدرم، ( برادرش علـی ع) را در کام آنها می افکند و آنها را بوسیله او سرکوب مینمود و او هرگـز از ایـن مأموریـتهـای خطرناک باز نمی گشت، مگر زمانی که سرهای دشمنان را پایمال میکرد و آتش جنـگ را با شمشیرش خاموش مینمود».
این فراز تابلویی است پویا که از چندین اجزاء تـصویری تـشکیل شـده و بـا ترتیبـی خاص، هدفی نظام مند را دنبال میکند. بخشی از تصویر قدرت خداوند در ناکام کردن فتنه ها و نیـز تـصاویر جزئـی دیگری از تلاشها و اقدامات کفار و همچنین تصاویر کوتاهی از اقتدار و جانفشانیهای حضرت علی (ع) مشاهده می‌شود. همه این تصاویر، یک تصویر کلی ارائه میدهند که همان پیروزی مطلق حق علیه باطل است. از عناصر تصویر ساز، استعاره، تشبیه و افعال حرکتی و حتی رنگ قرمز آتش جهت تحریک سیستم اعصاب نقش دارد.
در «نَجَمَ قَرنُ الشَیطان»استعاره مکنیه است. شیطان به گاوی تـشبیه شـده کـه شـاخ دارد. در مقایسه با فراز قبلی کـه شـیطان بـه لاک پشت تشبیه شده بود یعنی در زمان حیات پیامبر(ص) شیطان کوچک بـود و جـرأت بروز نداشت؛ اما پس از رحلت پیامبر(ص) شیطان رشد کـرد و بـه بیانی دیگـر فتنه ها گسترش یافت. همانطور که ملاحظه میشود تصویر انتزاعی نمایان شدن شاخ شیطان بسیارابتکاری است و چون غیر محسوس است با قوه خیال آفریده شده تا بر ذهن نقش بندد. از سوی دیگر از آنجا که کـلام بـه مقتـضای حـا ل مخاطب آمده، این تصویر، تأییدکننده بلاغت متکلم نیز هست، چرا که با اندکی تأمل میتوان دریافت تشابیه و استعارات به کار رفته، کاملا متناسب با درک مخاطب آن روزگار اسـت . همچنین تقابل موجود میان بخش اول و دوم معنا را برجسته‌تر ساخته است.
۸-تصویر شتابزدگی در غصب خلافت
«آری، شما ناقه خلافت را در اختیار گرفتید، حتی این اندازه صبر نکردید که رام گردد وتسلیمتان شود، ناگهان آتش فتنه ها را برافروختید و شعله های آن را به هیجان درآوردید وندای شیطان اغواگر را اجابت نمودید و به خاموش ساختن انوار تابان آیین حق و از میـان بردن سنّت های پیامبر پاک الهی پرداختید. به بهانۀ گرفتن کف از روی شیر، آن را بـه کلـی تا ته مخفیانه نوشیدید ظاهراً سنگ دیگران را به سینه می زدید، اما باطناً در تقویت کار خود بودید. برای منزوی ساختن خاندان و فرزندان او به کمین نشـستید. مـا نیـز چـاره ای جـزشکیبایی ندیدیم؛ همچون کسی که خنجر بر گلوی او و نوک نیزه بر دل او نشسته باشد!»
تصویری که در خیال بر اساس تشبیه دیده میشود از چند تصویر جزئی به وجود آمده است. این تصاویر عبارتند از: تشبیه خلافت به شتر ناآرام، تصویر آتش زنه و تلاش بـرای شعله ور کردن آتش خلافت، بادزدن آن برای سرایت کردن آن به قسمتهای دیگر، تـصویر لبیک گفتن به ندای شیطان و غیره.
برای شیطان که امری انتزاعی است فریاد تصور شده، پاسخ به نـدای شـیطان کنایـه ازدنباله روی باطل است. در این جمله حرکت خیالی وجود دارد. قوه خیال حرکت انسانی را در ذهن ترسیم میکند که بـا جـسم وقدمهایش دنباله رو شیطان است. همچنین منافع خلافت تشبیه به نوشیدن کفهای روی دوغ یا شیر شده است. این ضرب‌المثل بـرای کسی استفاده میشود که در ظاهر چیزی را اظهار میکند که با باطنش متفاوت است ضرب المثل در واقع قصه ای بلند در قالب جمله ای کوتاه است. در انتها حرکت در فعل ( تمشون)، و عاطفه درد در «حزِّ المدی، و وخْزِ السنان فی الحـشا» درک عمیقتری از تصویر ایجاد کرده‌اند. به بیان دیگر صبر در برابر زخمها یی که عمق جان را میسوزاند، حکایت از عاطفـه ای سوزناک دارد. خیال که با تکیه بر تشبیه معنوی به حسی ایجاد شده تصویر حاصله را بیشتر بـه ذهـن نزدیک می کند.
از دیگر تصاویر ترسیم شده در خطبۀ حضرت زهرا(س) می توان به تصاویر زیر نیز اشاره کرد.
۹-تصویر سازی برای تشجیع انصار در راستای دفاع از حق
۱۰-تصویر آفت رفاه طلبی در گروه انصار
۱۱-تصویر عواقب غصب وخلافت و انحراف جامعه
نتیجه گیری:
حضرت زهرا (س) با کمک صنایع بیانی به انبوهی از معنویات، جامه مادی بخشیده تـا به محسوساتی تبدیل شوند که با چشم، گوش، وسایر حواس بشری قابل درک شود. غالب مفاهیم انتزاعی با اسلوب استعاره بیان شده تا برای هر سطحی از مخاطب قابل فهم باشـد. درک بهتر وضعیت استفاده شده و استفادۀ بی تکلف از صنایع بیانی باعث سهولت درک مطلب گردیده است. کاربرد جملات کوتاه، ویژگی بارز سبک کلامی حضرت زهرا (س) در این خطبه اسـت . زیرا این خطبه در حقیقت شکوائیه دل رنجیده دردانه رسول (ص) است که زهرای مرضیه از آن به عنوان آخرین تیر برای بیدار ساختن امت استفاده کرده اند. استفاده از ضرب المثل نیـز مؤید این کلام است. این شیوه سخن گفتن، جدا از تأثیرپذیری مضاعفی که بر مخاطب دارد بهترین سبک برای گفتمان در آن دوره محسوب میشـود.
منبع:
ملا زاده، ریحانه؛ فیاض بخش، نفیسه، نشریۀ پژوهش دینی، بهار و تابستان ۱۳۹۸، شماره ۳۸٫
www. noormags. ir/view/fa/articlepage/1534363

Print Friendly

یک نظر بگذارید