مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

تبیین امام باقر(ع) از اندیشۀ مهدویت

نویسنده: چکیده نویس:محمد حیدری؛ ارشد مدیریت صنعتی (گروه پژوهشهای دینی۲)
ارسال شده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۰

منبع و عنوان اصل مقاله: طرح اندیشه مهدویت از سوی امام باقر(ع)، امیر غنوی؛ادیان، مذاهب و عرفان،نشریه مشرق موعود، زمستان ۱۳۹۲ ، سال هفتم- شماره۲۸-علمی-پژوهشی؛ (۱۹ ص)

چکیده

این نوشتار تأملی در چگونگی تبیین آموزه های مهدویت از سوی امام باقر (ع) و کیفیت ارائه معارف مهدوی از سوی ایشان است؛ بیاناتی که با توجه به اهداف کلی دعوت دینی، فرصت ویژه صادقین(امام باقر و صادق(ع) در آموزش معارف دینی، نیازهای عصر سقوط امویان و ظهور عباسیان شکل گرفته است .این پژوهش بر تحلیل محتوایی روایات صادره از امام باقر(ع) تکیه دارد و می کوشد با توجه به شرایط عصر صدور، آثار آموزه های مهدوی بر شیعیان و حکمت طرح این آموزه ها را معلوم نماید؛ مقاله حاضر، روشنگر این است که تعلیم آموزه های مهدوی در این تاریخ افزون بر ارائه معارف مهدوی و آخرالزمانی به نکاتی مهم در تربیت مخاطبان توجه دارد و نوعی زمینه سازی برای جلوگیری از آفات بحث مهدویت و انحرافات را متناسب باعصر ائمه نخستین دنبال می کند.

مقدمه

آغاز امامت حضرت باقر(ع) همزمان بود با کاهش خشونت و اقتدار حکومت بنی امیه که در پی مرگ عبدالملک بن مروان و حجاج بن یوسف به وجود آمده بود.با آغاز حکومت عمر بن عبد العزیز و تا زمان قدرت گرفتن هشام بن عبد الملک، برخورد با شیعیان شکلی آرام تر به خود گرفت و امکان فعالیت تربیتی و آموزشی برای آن امام فراهم شد. بدین ترتیب فرصت مناسبی برای توسعه و تعمیق حرکت تربیتی آغاز شده توسط امام سجاد(ع)،پیدا شد.
اولین استفاده از این آموزه را در فرقه کیسانیه می توان ردیابی کرد و پس از آنان اولاد عباس نیز مدعی وصایت شدند و با انتخاب القاب حضرت مهدی برای خود، راه تازه ای برای سوء استفاده از گرایش ها و باورهای مردم آزمودند؛ راهی که بعضی از نوادگان امام مجتبی(ع) نیز در مقابله با عباسیان در پیش گرفتند. ضعف حکومت اموی و کم شدن فشارها این امکان را برای امام فراهم کرد تا با سامان دادن فعالیت های گسترده خود در عرصه آموزش، موفق به تربیت نسل تازه ای از دانشمندان شیعه، متناسب با نیازهای عصر جدید یعنی عصر شبهات و پرسشها گردد؛پرسش هایی که در بستر ضعف فرهنگی مسلمانان می رویید و از چالش اندیشه ها و فرهنگ های مسلط آن روزگار با فرهنگ مسلمین تغذیه می شد.
پیامبر او را باقر العلوم نامید؛ از این رو که او به سبب نیاز آتی در رویارویی با اندیشه های یونانی، ایرانی و … به آموزشی متفاوت از علوم انبیا روی آورد؛ او آن چه را که رسول آورده بود می شکافت، لایه های تازه ای از علم دین را عرضه می داشت، پاسخ هایی را که جامعه اسلامی در تمام عرصه فقه – از عقاید و معارف تا اخلاق و احکام – نیاز داشت،از عمق پیام رسول استنباط کرده و راه وصول به این همه را نیز به حاملان علم شیعه می آموخت.
آموزه های اولیه اسلام در برابر اندیشه های ساده مشرکان و حرف های نه چندان پیچیده اهل کتاب عرضه شده بود، اما اکنون اندیشه های عمیق یونانی و ایرانی و پیام های رمزآلود هندی در برابر اندیشه اسلامی رخ می نمود و تبیینی تازه و ژرف اندیشی متفاوتی در اندیشه های الهی را نیاز داشت.اگرچه اندیشه اسلامی ظرفیت پاسخگویی به همه نیازها تا روز قیامت را دارد، ولی این اندیشه به صورت لایه لایه عرضه شده و برای رسیدن به عمقی بیشتر، شکافنده علمی چون امام باقر(ع) را طلب می کرد؛برای همین در عصر صادقین آموزش استدلال های ظریف و دقیقی که در تک تک مفاهیم و گزاره های دینی نهفته بود،ذهنیتی به شاگردان می داد که به آنان امکان پاسخگویی به هرشبهه تازه را فراهم می آورد.در این روش پیش از پاسخ، ذهن با پرسش و درگیری با موضوع آماده شده و مطالب یکدفعه به ذهن مخاطب ریخته نمی شود،در نتیجه نه تنها ظرایف ولطایف قرآنی و روایی آموخته شده،بلکه چگونگی تحصیل این نکات نیز توضیح یافته است.
در بررسی روایات باید به تفاوت های عصر این دو امام (باقر و صاق ع)توجه داشت که عصر حضرت باقر(ع) دوره سستی حکومت اموی است و دلیل چندانی برای تقیه نیست و اصحابشان جمعی محدودتر ولی خالص ترند، اما عصر امام صادق(ع) دوره پرشماری شیعیان و همراه شدن با ناخالصی هاست و همین نکته موجب می شود فهم سخنان آن امام محتاج به دقتها و ظرافت های بیشتری باشدوآن زمان مصادف است با پدیدار شدن آل عباس،یعنی قدرت طلبان تازه ای که با آل على نسبتی نزدیک دارند و به بسیاری از اسرار و معارف شیعی آگاهند و آماده سوء استفاده از هر آموزه ای به ویژه آموزه مهدویت هستند.

محورهای گفتمان مهدویت در سخنان امام باقر(ع)

لازم به یادآوریست که مرجع اصلی محورهای بحث در سخنان امام باقر(ع) کتاب معجم احادیث امام مهدی(ع) است و تقریبا تمامی این روایات در جلد چهارم و بخش کوچکی نیز در جلد پنجم آن کتاب، قرار گرفته است :
۱-تولد، نام و نسب، ویژگی ها
امام باقر ع در چند روایت از مخفی بودن ولادت امام مهدی سخن گفته و در تعدادی از روایات به توصیف ظاهری امام مهدی به پرداخته اند. در روایات امام باقر(ع)کمتر به نام مهدی(ع)اشاره شده و در یک روایت از درج امام و عملکرد او در پیمان و میثاقی خبر داده که از همگان گرفته شده است؛ میثاق مندرج در آیه ۱۷۲ سوره اعراف.در روایتی دیگر نیز به ویژگی مشهور مادر امام مهدی ع اشاره شده است: ابن سیده الإماء فرزند سرور کنیزان.
تأکید بر مخفی بودن ولادت مهدی(ع)دو اثر در شیعه داشته است؛آمادگی برای چنین شرایطی و دور ماندن از شک و تردید و نیز در اختیار گذاردن علامتی برای تشخیص درست تا جایی که مدعیان حتی در ادعای مهدویت موسی و اسماعیل – فرزندان امام صادق(ع)- نتوانستند موفقیت چندانی به دست آورند. توصیف ظاهری مهدی و خبر دادن از ویژگی مادر او، در خود تأکیدی بر قطعیت موعود و همچنین احاطه امام باقر(ع)دارد…
۲-غیبت و پنهان ماندن
امام باقر(ع)برخی نکته های عصر غیبت مثل اصلاح امر مهدی در یک شب و همچنین شهادت بر امامت ایشان، توسل و دعای برایشان را همانند سایر ائمه تکرار می کند و علاوه بر این به حکمتهای غیبت هم پرداخته اند: مانند ترس از کشته شدن، بیعت نکردن با گردنکشان زمانه ، تحول در روحیه حاکم بر جامعه، غربال شدن و نیز نیاز به طی شدن دوره هایی در جامعه انسانی و حصول برخی تغییرات؛ که در این سخنان با روشن کردن عقلانیت غیبت و زدودن شبهه ها، از یک سو تداوم امامت آشکار را ناممکن و از سوی دیگر غربال شدن شیعیان و حصول نوعی بلوغ اجتماعی را لازمه قیام و ظهور امام دانسته است. همچنین در این روایات، هر گونه وقت گذاری به صراحت باطل به شمار آمده و گوینده چنین سخنی تکذیب شده است. فراهم آمدن شرایط ظهور حجت خدا وابسته به پایمردی مؤمنان و تحول در فضای فکری مردم است و برای چنین اموری نمی توان وقت تعیین کرد. در اینجا می توان به گفت و گویی که میان حمران و امام باقر(ع) انجام شده اشاره کرد که امام داستان عالمی را می گویند: «که فرزندش از او نیاموخته، اما همسایه از او بهره می گیرد.عالم به فرزند وصیت می کند به هنگام نیاز به سراغ همسایه برود…پادشاه خوابی می بیند و برای تعبیر آن از عالم سراغ می گیرد و با آگاهی از مرگ عالم، از فرزند پاسخ می خواهد؛جوان هراسان از این دعوت به سراغ همسایه می رود، همسایه به شرط اینکه در پاداش پادشاه سهیم باشد، به او می آموزد که در جواب پادشاه از این که این زمان، کدام زمانه است، بگوید: زمانه گرگ، جوان به پاداش می رسد، اما به وعده با همسایه وفا نمی کند، خواب دوباره پادشاه، به احضار جوان و التماس و تعهد دوباره او به همسایه می انجامد و همسایه به او می آموزد که بگوید: این زمان، زمانه قوچ است.جوان پس از گرفتن جایزه به تردید افتاده و باز بی وفایی می کند. با خواب دوباره پادشاه،جوان پشیمان از بی وفایی ها،اینبار بر تقسیم جایزه تعهد می کند وهمسایه به او می آموزد که در پاسخ سلطان بگوید: زمان،زمانه میزان است. جوان جایزه را به نزد همسایه آورده و از او می خواهد تا او اختیاردار تقسیم باشد.همسایه سهمی برای خود نمی خواهد اما برای جوان مروری بر گذشته دارد که بار اول، زمانه گرگ بود و تو نیز از گرگان، و نوبت دوم زمانه قوچ، که قصد می کند و انجام نمی دهد و تو نیز از قوچ ها، اما اکنون زمانه میزان است و تو نیز آماده وفاء»
این داستان به لزوم تحول زمانه اشاره دارد تحولی که با پختگی اجتماعی و تجربه راه های دیگر حاصل خواهد شد.آنها که در زمان حضور از پدران امت(حجت های خدا) بهره نبردند،باید دوره های گرگ صفتی و تردیدو بی عملی را بچشند تا ارزش وفا و اعتدال را حس کنندوآماده همراهی با حجت های خدا شوند.
این سخن را با مروری بر تاریخ ائمه نیز می توان تأیید کرد؛ زیرا حرکت اجتماعی شیعه پس از رسول خدا بعد از وقفه ای که با تسلط اولیه بنی امیه حاصل شد، روندی صعودی داشت و تأمل در شرایط اجتماعی جامعه شیعه نشان می دهد که تداوم حرکت حسینی می توانست با داشتن مهلتی بیشتر برای رشد به قیام بینجامد که با بی مهری یاران و خشونت دشمنان سرانجامی نیافت. پس از ایشان امام سجاد(ع)آغازگر حرکتی بود که در دهها سال به گستردگی خاص رسید و این حرکت با زوال بنی امیه فرصتی استثنایی یافت، اما سستی یاران در پایبندی بر توصیه اکید آن امام بر تقیه، موجب شد حرکت شیعی گرفتار محدودیت های حاکمان و طمع ورزی دوستان شده و راه بر تشکیل حکومت ولایی بسته شود.
این منطق است که روایات دیگر حضرت باقر(ع) درباره بی فایدگی قیام های پیش از ظهور را توضیح می دهد که ایشان به برخی یاران خویش با فرمان خانه نشینی و همراهی نکردن با قیامهای مسلحانه علیه حکومت ، نه تنها این تحرکات را بی فایده می داند، بلکه از بی پایگی و بی هدفی افرادی از خاندان خبر می دهد که اقدام به قیام می کنند. امام تصویری عمیق از مفهوم انتظار فرج می نمایاند که در آن انتظار، بخشی از دین است، نه صرف حالتی در روح و روان مؤمن. انتظار به مثابه آماده سازی شرایط برای ظهور، مهم ترین عمل در عصر غیبت به شمار می رود؛ عملی که خود فرجی است برای مؤمن در رسیدن به سطحی متفاوت در زندگی که خود از هر پیروزی و فرجی مهم تر است.
کسی که انتظار فرج را به معنای نارضایتی از شرایط سخت و ابتلائات عصر غیبت بداند،دچار نوعی دنیاطلبی شده که نقشش در این دنیا و اهمیت ابتلا و غربال شدن را نیافته که اگر کسی با دوری از محضر معصوم بتواند فشارهای فکری واجتماعی را تحمل کرده، به آماده سازی ادامه دهد، برتر از کسانی است که با درک محضر امام ،در رکاب او می جنگند.
۳-ویژگی های عصر نزدیک به ظهور
در کتب روایی شیعه و اهل سنت روایات بسیاری تحت عنوان روایات ملاحم و فتن می توان یافت که از اوضاع روزهای آینده خبر می دهند؛ بخش بزرگی از این روایات وضعیت زمانی مشخصی نسبت به قیام مهدی را ندارند، اما بخشی دیگر از عصری خبر می دهند که به قیام مهدی می انجامد. این روایات در حقیقت گزارشی از وقایعی است که با رخ دادن آنها می توان ظهور امام مهدی زیر را توقع داشت و از علایم ظهور به شمار می روند. از بیان علایم ظهور توسط ائمه(ع)مصون سازی مسلمانان نسبت به جریان های انحرافی حاصل می گردد. پرتکرارترین علامت های دسته اول در منقولات امام باقر(ع) ندای آسمانی مهدی است تا به همگان معرفی می شود و آغاز قیام او را اعلام می کند و برای هیچ کس تردیدی باقی نمی گذارد و افزون بر ارائه علامتی مطمئن و حتمی برای ظهور، راه را بر مدعیان مهدویت می بندد، زیرا ساختن صیحه ای آسمانی که برای همگان مفهوم باشد، حتی امروز نیز خارج از اختیار آدمی است.
داعیان عباسی در دوره امام باقر(ع) کار خود را با سوء استفاده از مفاهیم مهدوی آغاز کردند،استفاده از برخی القاب مهدی مانند سفاح، منصور و مهدی برای سلاطین عباسی حکایت از این توجه دارد. در منقولات آن امام از برخی علایم ظهور مانند قتل نفس زکیه، اختلاف میان فرزندان عباسی خروج یمانی، ظهور پرچم های سیاه (نشانه عباسیان) در حمایت از مهدی و همچنین برخی علامات نجومی سخن گفته شده، اما از میان علائم اجتماعی، خروج سفیانی بسیار مورد توجه است. نام، مشخصات ظاهری،نقطه آغاز حرکت، درگیری های پیش از آن، مدت حکومت و همچنین حوادثی توصیف شده که برای او و سپاهش رخ خواهد داد و برحتمیت قیام سفیانی تأکید شده و خروج او را در سال قیام قائم و پیش از حدوث آن گفته است، اما قابل توجه است که تنها در یک نقل به محل خروج دجال اشاره شده است.
۴-ظهور و وقایع همزمان با آن
در مضمون بخشی از روایات امام باقر(ع)خروج قائم در روز عاشورا رخ خواهد داد و یارانی به تعداد سربازان رسول خدا در بدر خواهد داشت که از مناطق مختلف دنیا گرد او می آیند.آری او در مکه خطبه خوانده، حرکت خود را آغاز می کند؛ پرچم، سلاح، کلاه خود و سپر رسول خدا را به همراه دارد و پیمان نامه ای از جانب او،کنار کعبه، میان رکن و مقام با او بیعت می شود و معرفی او با ندای آسمانی، جای شبهه برای کسی باقی نمی ماند.او عصا و سنگ موسی را به همراه دارد و سنت هایی از انبیا در حق او نیز جاری است. در تأیید او آسمان به زمین متصل شده و جایی برای شبهه باقی نمی ماند و آنکه در برابر او می ایستد،از حجت بالغه الهی عبور کرده و در برابر آن ایستاده است. عیسی(ع)با بازگشت به زمین در رکاب مهدی است و با او نماز می خواند وهمراهی ایشان می تواند به یک دست شدن دو دین بزرگ ابراهیمی اشاره داشته باشد؛از ایشان نقلی وارد شده که از همراهی الیاس پیامبر با مهدی خبر داده است.
امام باقر(ع) در برخی روایات از اوصاف یاران قائم مثل شجاعت فوق العاده آنان، برادری و رفاقتشان، مطیع بودن آسمان و زمین و اشتیاقشان برایشان سخن گفته شده که همگی زنده نبوده و بسیاری از آنان به دنیا رجعت کرده اند.در نقلی از جابر، امام باقر(ع) شیوه سلام گفتن بر امام مهدی را به هنگام رؤیت او، به شیعیان آموخته که عبارت آشنایی از زیارات جامعه است…سلام بر او صدها سال پیش از تولدش و سلام بر او که توفیقی برای دیدارش نداریم…
۵-جنگ های پیش از شکل گیری حکومت جهانی
شکل گیری حکومت جهانی مهدی با موانعی روبه روست که جز با جنگ کنار زده نمی شود. یاران شجاع و همدل قائم که از آسمان و زمین حمایت می شوند، در خدمت اویند. در روایات، از مسیر حرکت قائم ، رفتن به سوی قدس، درگیری ها و جنگ های او و همچنین پیروزی هایی که در انتظار اوست خبر داده شده است؛ پیروزی هایی که با حمایت همان فرشتگانِ مدد رسان به رسول الله در بدر به دست می آید و روایات امام باقر(ع) سیره قائم را همانند سیره پیامبر دانسته که با دقت در آنها می توان دریافت که تفاوت در برخورد سختی است که او از آغاز با دشمنان خدا خواهد داشت، اما اصول حاکم بر رفتار امام نیز همان است که پیامبر به همه آموخته است.
همچنین روایات دعوت به اسلامی جدید از نکته مخالف با مسلمات قرآنی و روایی سخن نمی گوید و دعوت به سنت و اسلام جدید، دعوت به امری متفاوت با سنت و اسلامی است که مردم به آن خو کرده اند؛ اسلام و سنتی که گرد و غبار کج فهمی و دست های دسیسه برآن آسیبها زده است.در روایتی از حضرت باقر(ع) به شهر کوفه به عنوان محل حضور یا سکونت امام مهدی پس از قیام اشاراتی شده است .
۶-حکومت حضرت مهدی(عج)
این وعده مکرر رسول و جانشینان اوست که مهدی و دنیای لبریز از ظلم و بیداد را به دنیایی سرشار از عدل و داد بدل خواهد کرد. حضرت باقر از عدل او و تکامل عقل ها در عصر او و از بخشش او خبر داده و حکومت باعظمتی را ترسیم می کند که بر تمام عالم سیطره داشته و حتی قوای طبیعی نیز مسخر اویند و از اسلامی سخن می گوید که با درک دیگران از آن متفاوت است؛ این تصویرها مخاطبان را با حکومت معصوم آشنا می کنند و نصاب حکومت در نگاه شیعه را آموزش می دهند این نگاه است که برای عدالت ورزی های کوچک امثال عمر بن عبدالعزیز حسابی باز نمی کند که در چشم شیعه حکومت حقه بسیار فراتر از جلوه های کوچکی از عدالت است که گاه در حق یکدیگر روا داشته ایم.
رجعت معصومین(ع) از جمله رسول خدا و امام علی و امام حسین(ع) یکی از نکاتی است که در روایات امام باقر(ع) به آن پرداخته شده است.در میان این منقولات، روایت عمرو بن ابی المقدام از جابر که در دو کتاب تفسیر عیاشی و اختصاص مفید وارد شده، مضمون غریب تری دارد، روایت از ۱۹ سال حکومت قائم، پنجاه سال هرج و مرج پس از وفات او و سپس بازگشت امام حسین (ع) به دنیا و مطالبه خون خود و اصحابش خبر می دهد و از خون ریزی وسیع آن حضرت که بدگمانی مردم و قیام عمومی علیه ایشان را به دنبال دارد که ایشان به حرم خدا پناه می برد و در فشار شدید می میرد. پس از مرگ حسین ، على خشمگین از آن چه با فرزندش کرده اند به دنیا بازگشته و تمام دشمنان اهل بیت(ع) را می کشد و بر تمام زمین به مدت ۳۹۰ سال حاکم می شود؛که البته پذیرش آنها دشوار است و کمتر مؤیدی نیز بر این مطالب می توان یافت.آری، رجعت امام حسین ع در روایت دیگری از امام باقر(ع) پیش بینی شده است،اما این روایت از حکومت بسیار طولانی آن حضرت خبر می دهد که کاملا با روایت عیاشی و اختصاص منافات دارد.
۷-دوران  پس از حضرت مهدی(عج)
جهان پس از رحلت مهدی چگونه خواهد بود؟این سؤالی است که در سخنان امام باقر(ع) پاسخی به آن نمی توان یافت، مگر در روایتی کوتاه که در آن به وجود قوام و جانشینانی برای امام مهدی اشاره شده است. بنابراین عصر صادقین فرصتی برای آموزش معارف دینی است که بخشی مهم از آن را معارف مهدوی تشکیل می دهد. آموزش این معارف به گونه ای است که روش های استنباط را نیز می آموزد، عمق تازه ای از معارف دینی را معرفی می کند و نیز شیعه را برای دشواری های عصر غیبت آماده می سازد. عصر امام باقر(ع) زمان آماده شدن برای تهدیدی از سوی یاران دیروز و قدرت طلبان امروز است که آماده اند با امید به منجی، برای خود پلکانی برای رسیدن به قدرت بسازند.آموزشهای ظریف های آن امام مخاطب را با علایمی آشنا می کند که منحرفان را در هر لباسی بشناسند و خود نیز گرفتار نشوند.

Print Friendly

یک نظر بگذارید