مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی .این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی با کو شش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، تبلیغاتی ، رفاه،آموزش تیزهوشان ومجمع یاد آوران مهدی (عج) می باشد . ۱- واحد فرهنگی ما بر این باوریم که غائله […]

تبیین چرایی عدالت در گفتمان فاطمی(س)

نویسنده: مهدیه برزگری (پژوهشگر مجموعه امام صادق (ع) میبد و کارشناسی ارشد فقه و حقوق خصوصی)
ارسال شده در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۹۹
چکیده

در اندیشه ی اسلامی، عدالت در صدر هدف‌های اولیه‌ی همه‌ی بعثت های الهی است و عدل، اصیل ترین اصل تکوینی و تشریعی و گسترده ترین ارزش الهی و انسانی است؛ اما اینکه چرا اصل عدالت از اینهمه ارزش برخوردار است، لازم است برای پاسخ به این پرسش و دعوت همگان به اقامه ی عدل و عینیت بخشی به عدالت در تمام ابعاد فردی و اجتماعی آن، مبانی محکم و حجت آوری از چرایی عدالت ارائه گردد. این پژوهش درصدد ارایه ی چرایی عدالت از منظر نورانی حضرت زهرا (س) است؛ در خطابهی تاریخی ایشان در مسجد مدینه، فلسفهی عدالتگستری، پیوند یافتن دلها و تحکیم روابط اجتماعی معرفی شده است. حضرت زهرا (س) این خطبه را در یک مقطع حساس از تاریخ اسلامی در مسجد پیامبر (ص) و در حضور مسلمانان، ایراد نمود و در واقع نسبت به فروپاشی نظم سیاسی جامعه اسلامی در اثر بی‌توجهی به امر عدالت, هشدار داد. این ارائه از چرایی عدالت، درسنامهای است برای مصلحان و سیاستمداران متعهد، تا هنگامیکه روابط اجتماعی ظالمانه و بیدادگریهای اقتصادی و سیاسی و … از میان نرود، ریشه ی تبعیض‌ها و خشونت‌ها در جامعه باقی خواهد ماند.
کلیدواژگان: عدالت، حضرت زهرا (س)، پیوستگی اجتماعی، ظلم
مقدمه
یکی از بنیادی ترین مفاهیم در علوم انسانی، مفهوم عدالت است و اهمیت بی‌بدیل آن بر کسی پوشیده نیست. غالب مکاتب و نظریه ها و نظام های سیاسی سعی نموده اند اهمیت و چرایی این مفهوم را مورد ملاحظه نظری و عملی خویش قرار دهند و خود را متصف به آن وانمود کنند. همه ادیان الهی با هدف تحقق این اصل از سوی خدای متعال بوسیله انبیاء الهی نازل گشته اند.دین مبین اسلام هم به عنوان خاتم ادیان، تحقق عدالت را سرلوحه اهداف خود قرار داده است. اما اینکه چرا اصل عدالت از اینهمه ارزش برخوردار است، لازم است برای پاسخ به این پرسش و دعوت همگان به اقامه ی عدل و عینیت بخشی به عدالت در تمام ابعاد فردی و اجتماعی آن، مبانی محکم و حجت آوری از چرایی عدالت ارائه گردد.

چرایی عدالت در خطبه مسجد
حضرت زهرا (س) در فرازی از خطبه شان در مسجد مدینه آنجا که از حکمت و اسرار احکام الهی سخن می گویند به حکمت و فلسفه ی عدل اشاره ای دارند و میفرمایند: «فرض الله ….و الْعَدْلَ تَنْسِیقاً لِلْقُلُوبِ» (بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۵۸)
ترجمه و توضیح سه کلمه «العدل»، «قلوب» و «تنسیق» بدین ترتیب بیان می گردد:
– عدل: مخالف ظلم و جور و به معنای عدم تبعیض و قرار دادن هر چیز در جای خود و در رتبه خود است. (لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، ج ۱۱، ص ۴۳۰)
– قلوب: جمع قلب است، به معنای دل که مرکز اُنس و الفت و دوستی و محبت است و گاهی به معنی عقل نیز بکار می رود. (همان، ج ۱، ص ۶۸۷ )
– تنسیق: به معنای تنظیم و هماهنگی از ریشه نسق است، یعنی نظم دادن و به شکلی و نظامی واحد در آوردن. در اصطلاح به حروف عطف که دو یا چند کلمه را هم پایه و هماهنگ قرار می دهند، حرف نسق می‌ گویند. تنسیق نیز به معنی هماهنگ نمودن است. (همان، ج‏ ۱۰، ص ۳۵۲)
حضرت فاطمه (س) این خطبه را در یک مقطع حساس از تاریخ اسلامی, در مسجد پیامبر (ص) و در حضور مسلمانان, ایراد نمود و در واقع نسبت به فروپاشی نظم سیاسی جامعه اسلامی در اثر بی توجهی به امر عدالت، هشدار داد. ایشان بیش از ۱۴ قرن پیش، زمانی که از اسلام سخن می‌گوید، هیچگاه تنها به مسائلی همچون نماز، روزه و جنبه‌های فردی آن اشاره نمی‌کند؛ بلکه به مردم، جامعه و بیش از آن به حکومت‌داران سفارش می‌کند که از عدالت اجتماعی و ایجاد آن برای جامعه غفلت نکنند ایشان این مبحث را به زیبایی به عنوان یک جامعه شناس و فیلسوف و حکیم الهی به گونه ای مطرح می کنند که به ذهن انسان آن روز نمی رسید. حضرت پیوستگی قلوب را به عنوان حکمت مطرح می کنند یعنی حکمت عدالت، پیوستگی قلوب است در منطق حضرت زهرا (س)، این عدالت است که می تواند نظم و آراستگی را در جامعه، تعامل و پیوستگی را میان دولت و ملت، همدلی و همبستگی و مهربانی را میان آحاد جامعه… به ارمغان آورد؛ هنگامیکه میزان عدالت که توزیع ثروت بر پایه استحقاق هر شخص است در میان مردمان نهاده شود و در هر برخورد حقوقی، حق به حقدار داده شود و سکون و امنیت اجتماعی تأمین شده و همۀ افراد از زندگی متوسط‍ بهره مند گردند در هر تضاد اجتماعی که پای منافعی در میان باشد با آیین عدالت رفتار شود، جایی برای بدگمانی ها و دشمنی ها باقی نمیماند. و در یک کلام، عدالت را اجرا کنید، تا دلها متحد شوند (و پلیدی طبقاتی و اشرافیگری جامعه را از هم نپاشد) به عدالت رفتار کنید، تا دلها را به دست آورید. (حکیمی، محمدرضا، فاطمیّات، ص ۳۷-۲۴) و این نظم و آرامش دلها، مهیا شدن فضای جامعه برای دستاوردهای عظیم است.

اهمیت پیوستگی اجتماعی
همدلی اجتماعی از مهم ترین ایده ها و آرزوهایی است، که جوامع در پی دستیابی به آن هستند. قران کریم جامعه اسلامی را یک جامعه ی واحد خواسته است که خدا را بپرستند نماز را برپا دارند و تقوی عدالت را پیشه سازند و عامل به قسط و عدل باشند. مسلمانان باید… تفرقه ها را نابود سازند و اقامه عدل را شالوده وحدت بدانند. (اسعدی، محمود، حماسه اتحاد، ص. ۹) و این وحدت شامل همبستگی افراد جامعه بایکدیگر، همبستگی میان حکومت و مردم می شود . در اینجا به برخی از آثار فقدان پیوستگی اجتماعی در قران کریم اشاره می شود.

الف؛ جنگ و نا امنی
مهم ترین دستاورد همبستگی اجتماعی ؛ حفظ صلح، آرامش و امنیت و دور ماندن از جنگ و خون ریزی و جدایی است؛ زیرا اتّحاد، حسّ نوع دوستی و همکاری متقابل را تقویت می کند و همه فتنه های اجتماعی را که از برتری جویی ناشی است، از بین می برد؛ چنان که اتحاد پیروان ادیان آسمانی، از تنش میان آنان کاسته و اتحاد میان مؤمنان، زمینه درگیری را مرتفع می سازد و یگانگی در نهاد خانواده مانع از طلاق و قطع پیوند خویشاوندی می شود. قرآن از تفرقه، به کرانه گودال آتش جنگ یاد کرده که اتحاد، خطرِ فرو افتادن در چنین گودالی را بر طرف می سازد (طباطبایی، محمدحسین، (۱۳۷۴)، ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۳، ص ۵۷۳): «و کنتُم عَلی شَفا حُفرَهٍ مِنَ النّارِ فَانقَذَکم مِنها…». (آل عمران/ ۳، ۱۰۳)
ب؛ حاکمیت سلطه گران و مستبدان
به استناد آیه ی «وجعَلَ اهلَها شِیعًا یستَضعِفُ طافَهً منهُم» (قصص / آیه ۴) فرعون از اهرم تفرقه بنی اسرائیل برای استضعاف و بهره کشی از آنان استفاده کرده است. مفهوم آیه این است که در سایه اتّحاد بنی اسرائیل، استثمار آنان ممکن نبوده است (مرکز فرهنگ و معارف قرآن، (۱۳۸۶)، دائره المعارف قرآن کریم، ج۲، ص ۸۵).
ج؛ فروپاشی اجتماعی
قرآن، منازعه را باعث ایجاد سستی در صف مسلمانان می داند (همان، ترجمه تفسیر المیزان، ، ۱۳۷۴، ج ۴، ص ۹۵): «و لا تَنازَعوا فَتفشَلوا». (انفال/ آیه ۴۶) از مفهوم آیه برمی آید که اتّحاد، باعث استواری و استحکام صفوف مسلمانان در برابر دشمنان می شود؛ چنان که در جای دیگر، مؤمنانی را که در کنار یک دیگر صف تشکیل داده، بسان بنیان مرصوص در راه خدا به نبرد می پردازند، ستوده است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۲۴، ص ۶۵): «انَّ اللَّهَ یحِبُّ الَّذینَ یقتِلونَ فی سبیلِهِ صَفًّا کانَّهُم بُنینٌ مَرصوصٌ» (صف/ آیه ۴).
د؛ ضعف قدرت
«رآن، از مسلمانان خواسته تا با تقویت قوای جسمانی و نظامی، زمینه رعب و وحشت دشمنانشان را فراهم سازند (انفال / آیه ۶۰)؛ بدین رو، آنان را از منازعه برحذر داشته و آن را زمینه ساز از دست رفتن جبروت آنان در دل دشمنان دانسته است: «ولاتَنزَعوا… و تَذهَبَ ریحُکم». (انفال / آیه ۴۶) گویا اتّحاد و یگانگی مؤمنان باعث حفظ این هیمنه خواهد بود و اگر مسلمانان بخواهند این هیمنه خود را در میان جهانیان حفظ کنند، یگانه راه آن، پای بندی به این یگانگی است.» (دائره المعارف قرآن کریم، ج۲، ص ۸۵).

عوامل اصلی از هم گسستگی اجتماعی
ستم و تبعیض, موجب گسستگی و درهم ریختگی نظم سیاسی و اجتماعی گردیده, زمینۀ تقابل و رویارویی ملت و دولت, ایجاد شکاف میان اقشار مختلف مردم و زمینۀ دوری آنان از همدیگر را, فراهم می سازد.
در جوامع بشری هیچ چیز به پایۀ از دست رفتن حقوق انسانی بشر -به سبب ظلم و بیعدالتی- زجرآور نیست و هیچ چیز به اندازه بی‏‌عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمی‏‌آورد. انسانها، در ظلمت بیعدالتی دلهایشان از هم میگسلد و راه تضاد و ناسازگاری و برخوردهای ناهنجار به رویشان گشوده میگردد. در نتیجه ی غفلت از عدالت، امنیت از بین خواهد رفت و به دنبال آن، فضای جامعه اسلامی آلوده شده و باید منتظر شورش‌ها، نافرمانی‌ها، بی‌فرهنگی‌ها و دیگر مسائل بود. و از همین رو علت بسیاری از حرکتهای اجتماعی مصلحان بشری، فقدان عدالت در جامعه بوده است. فاصله طبقاتی، نا برابری اقتصادی موجب می شود قلب ها و دل ازهم دور شوند و طبقه محروم و کم بر خوردار ازطبقه حاکم که حقوقش را به وی باز بر نمی‌ گردانند و نیز طبقه ثروتمند که حقوق وی را تضییع می کند متنفر می شود
اگر با دقت بیشتری حوادث جنایی مانند سرقت، قتل، بی حرمتی و بلکه اساس انقلابهای خونین بشری را بررسی کنیم، در می یابیم که سرمنشأ اصلی آنها، فقدان عدالت و وجود نابرابری و تبعیض به ویژه در مسأله ثروت است که عده ای از آن نعمت بهره مند و اکثریت فاقد آن هستند و چون ظلم و تبعیض برای بسیاری غیرقابل تحمل است، لذا سر از طغیان و جنایت در می آورند،در حدیثی امام علی (ع) می فرمایند: ؟ «ظلم مردم را به قیام مسلحانه وادار می کند.» (حکیمی، محمدرضا، حکیمی، محمد، حکیمی، علی، الحیات، ج. ۶، ص. ۲۹ ) و ظلم در این حدیث شامل انواع تبعیض ها و محرومیت ها می شود. نتیجه ظلم و تبعیض گسسته شدن نظام جامعه و رو در رویی طبقات مختلف مردم و حکومت هاست، ولی نتیجه عدل، اعتماد تمامی افراد حکومت و ملت به یکدیگر و ارتباط عمومی و همبستگی اجتماعی و حسن تفاهم خواهد بود. (منتظری، حسینعلی، خطبه حضرت زهرا و ماجرای فدک درسهایی از منتظری، ص ۱۲۱) در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است: « هرگاه حکومت عدالت را اجرا نکند از چشم مردم می افتد» یعنی از یکپارچگی توده ها و پشتیبانی انان محروم می شود . (حکیمی، الحیات، ص. ۲۸، ج. ۶)

نتیجه
تعلیم فاطمی اشاره است به امری اساسی و مهم در اصلاح جامعه و پیوستن عزیمتها و صفها به یکدیگر؛ اینکه تا «عدالت» برقرار نشود، «موالات» و دوستی بین مردم تثبیت نمی شود امکان تنظیم روابط سالم اجتماعی, سامان یابی دولت و ملت, برقراری صلح و امنیت, تنها و تنها در سایه ی تحقق «عدالت اجتماعی»، ممکن و میسر است. همانگونه که برقراری نظم طبیعی درعالم تکوین, با عدل ممکن است. اگر دلهای مردم از یکدیگر تنفر پیدا کند گرفتار پراکندگی می شوند و چون از یکدیگر پراکندگی پیدا کردند از یکدیگر بیگانه و با هم دشمن خواهند شد و در این هنگام دیگر در میان مردم انس و الفتی دیده نمی شود.

منابع:

۱- قران کریم
۲- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ سوم، ج ۱۱٫
۳- اسعدی، محمود، حماسه اتحاد، خوشنویس استاد عباس اخوین، چاپ اول، اذرماه ۱۳۷۶.
۴- حکیمی، محمدرضا، حکیمی، محمد، حکیمی، علی، الحیات: دایره المعارفی اسلامی…، چاپ دوم، قم: دلیل ما، ۱۳۹۵.
۵- حکیمی، محمدرضا، فاطمیّات، چاپ اول، قم، انتشارات دلیل ما، زمستان ۱۳۸۸٫
۶- طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴
۷- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
۸- مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائره المعارف قرآن کریم، قم: بوستان کتاب، ، چاپ سوم، ۱۳۸۶
۹- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴
۱۰- منتظری، حسینعلی، خطبه حضرت زهرا و ماجرای فدک درسهایی از منتظری، نشر سرایی، چاپ اول، زمستان ۱۳۸۲.

Print Friendly

یک نظر بگذارید