مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

کارکرد عقل از منظر امام صادق(ع) در روایات کتاب عقل و جهل در اصول کافی

نویسنده: چکیده نویس: علی محمد وحیدی
ارسال شده در تاریخ ۲ تیر ۱۳۹۸

چکیده مقاله

“عقل و کارکردهای آن از منظر امام صادق (علیه السلام) در روایات کتاب العقل و الجهل اصول کافی”

(اصل مقاله از: دکتر سید ابوالقاسم نقیبی، در کتاب: مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، تألیف جمعی از نویسندگان، به کوشش احمد پاکتچی، انتشارات دانشگاه امام صادق، تهران، ۱۳۹۱. جلد اول، از صفحه ۱۳۴ تا ۱۴۸)

۱٫   معناشناسی عقل

۱-۱٫      معنای عقل از دیدگاه لغت­شناسان

عقل در لغت عرب به معنای منع، نهی، امساک، حبس و جلوگیری است. (جوهری، ۱۳۶۸، ج۴، ص ۱۷۶۹) و راغب اصفهانی بر این باور است که عقل به قوه­ای که آماده قبول علم است گفته می­شود. (راغب اصفهانی، ۱۳۶۳، ج۲، ص ۲۱۷) فارس­ بن­ زکریا می­ نویسد عقل از آن جهت عقل نامیده می­شود که انسان را از گفتار و کردار زشت باز می­دارد. (احمد بن فارس بن زکریا، بی تا، ج۴، ص ۶۹)

۲-۱٫ معنای اصطلاحی عقل از دیدگاه برخی حکیمان اسلامی

در اصطلاح کلام قضایای ضروری و مورد پذیرش همگان یا اکثریت (یعنی علوم ضروری) عقل خوانده می­شود. (حائری یزدی، ۱۳۶۰، ص ۲۴۰-۲۴۱) و در اصطلاح فلسفه نیز عقل گاهی به خود قوه درک­کننده اطلاق می­گردد و گاهی به ادراک حاصل از آن. (صدرالمتألهین، ۱۹۸۱، ج۳، ص ۴۱۸ به بعد).

۳-۱٫ معنای عقل در آثار برخی محدثان

محدثان نیز با عنایت به کثرت روایات معصومین (علیهم السلام) در زمینه عقل و تتبع در معانی اراده شده در هر یک، معانی عقل را دسته­بندی و ارائه نموده­اند چنانکه علامه مجلسی در کتاب مرآت العقول فی شرح اخبار آل رسول نگاشته شده است معانی اصطلاحی عقل را در شش معنی ذیل خلاصه نموده است:

  • قوه ادراک خیر و شر و تمییز بین آن دو که عقل به این معنی ملاک تکلیف و ثواب و عقاب به شمار می­آید.
  • ملکه و حالت در نفس که انسان به نیکی­ها و تحصیل منافع و اجتناب از شرور و مضرات فرا می­خواند. به واسطه این ملکه نفس قدرت لازم برای انگیزه­های شهوانی و غضب و وسوسه­های شیطانی را پیدا می­کند و همین ملکه از شرایط عامه تکلیف است. و . . .

۴-۱٫ معنای عقل از دیدگاه امام صادق (علیه السلام)

امام صادق (علیه السلام) در زمینه آفرینش عقل می­فرماید: «ان الله عزّوجلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ خَلَقَهُ مِنَ الرُّوحَانِیِّینَ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِنْ نُورِهِ فَقال لَهُ أدبر فأدبَر ثم قال أقبِل فَاقبَل فقال الله تبارک و تعالی خلقتک خلقاً عظیماً و کَرَّمتُک علی جمیع خلقی … .» (کلینی، ۱۳۸۳، ج۱، ص ۲۱)

در این روایت امام صادق (علیه السلام) از عقل به عنوان موجود نورانی، روحانی و اولین مخلوق یاد نموده است. خداوند او را عظیم و کریم آفریده است؛ یعنی در آفرینش او عظمت و کرامت قرار داده است. بدین جهت در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) می­فرماید: «إن الله ما خلق خلقاً افضل من العقل» یعنی خداوند مخلوقی برتر از عقل خلق نکرده است. (عاملی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص ۴۰۶)

امام صادق (علیه السلام) با رویکرد تبیین کارکردهای متنوع شناختی و رفتاری عقل، ما را به دریافت معنای گوناگون آن رهنمون شده­اند. لذا بایسته است برای دریافت جامع دیدگاه آن امام نسبت به ماهیت عقل، کارکردهای آن را ارائه نماییم.

۲٫   کارکردهای عقل از منظر امام صادق (علیه السلام)

محمد­بن­یعقوب­کلینی مباحث اثر شریف کافی را با کتاب العقل و الجهل شروع نموده است که از اهمیت و اولویت عقل­شناسی بر دیگر معارف از منظر وی حکایت دارد. کتاب العقل و الجهل مشتمل بر ۳۴ حدیث است که نیمی از این احادیث از امام صادق (علیه السلام) است.

با امعان نظر در احادیث منقول از امام صادق (علیه السلام) درمی­یابیم که امام با روی آوردهای متفاوت متناسب با سؤال یا ویژگی­های سائل یا دیگر مقتضیات، به تبیین ماهیت عقل و معانی گوناگون و کارکردهای متفاوت آن پرداخته­اند. برخی کارکردهای عقل از منظر آن حضرت عبارتند از:

۱-۲٫ معیار شناخت خداوند

یکی از مهم­ترین کارکردهای شناختی عقل خداشناسی است. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه می­فرماید: « … فبالعقل عرف العباد خالقهم و انهم مخلوقون و انّه المدبِّر لهم و انّهم المدبَّرون و أنه الباقی و هم الفانون … » (کلینی، ۱۳۸۳، ج۱، ص ۲۹) یعنی آدمیان با عقل، خالقشان را می­شناسند و به مدبر بودن او برای آنها و بهره­مندی آنها از تدبیر او اذعان می­نمایند و به باقی بودن او و فانی بودن خود اعتراف می­کنند.

۲-۲٫ عقل و درک حسن و قبح

بایدها و نبایدها علاوه بر هست­ها و نیست­ها متعلق ادراک عقل قرار می­گیرند. از منظر امام صادق (علیه السلام) آدمیان همان­گونه که با عقل خود خالق خویش را می­شناسند. حسن و قبح اشیاء را نیز درک می­کنند. «و عرفوا به الحسن من القبیح» (کلینی، ۱۳۸۳، ج۱، ص۲۹)

۳-۲٫ پرستش خداوند و اکتساب بهشت

در روایت سوم کتاب العقل و الجهل، سائل از ماهیت عقل سؤال می­کند امام صادق (علیه السلام) با ارائه ثمره و نتیجه آن که همانا پرستش خداوند و اکتساب بهشت است، «ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان» (کلینی، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۱) به عقل به معنای ملکه­ای که انسان را به خیرات و منافع رهنمون می­شود اشارت دارد. عقل با شناخت و معرفتی که از خداوند متعال به دست می­دهد آدمی را به عبودیت فرا می­خواند که کارکرد وثمره آن تحصیل بهشت خواهد بود.

۴-۲٫ عقل عامل دینداری

امام صادق (علیه السلام) در عبارت «من کان عاقلاً کان له دین و من کان له دین دخل الجنه» (عاملی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱) در این گزاره امام، نسبت و رابطه عقل و دین را یادآور می­شود، بین آن­دو وحدت و یگانگی قائل است؛ به نحوی آنچه با عقل دریافت می­شود با تعالیم دینی از یک حقیقت برخوردارند یعنی بین تعالیم دینی و موازین عقلی تنافی و ناسازگاری وجود ندارد، لذا عقل عامل دین­شناسی و دینداری انسان است و آدمی را به بهشت نایل می­سازد.

۵-۲٫ اعتباریابی اعمال به عقل و تناسب پاداش با مقدار عقل

در آموزه­های امام صادق (علیه السلام) سنجش و ارزیابی اعمال انسان­ها به عقل آنها است، چنانکه سلیمان دیلمی به امام صادق (علیه السلام) عرض می­کند فلانی در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنان است امام فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتم: نمی­دانم، فرمود: پاداش به اندازه عقل است. (حر عاملی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۰)

۶-۲٫ عقل هدایت­بخش انسان

در روایت سماعه، امام (علیه السلام) شناخت جنود عقل و جهل را سبب هدایت دانسته است. در این بیان امام تنها به بیانی کلی اکتفا نکرده است بلکه با بهره­گیری از روش تقابل معنایی، جنود عقل و جهل را شمارش نموده است. در این روی­آورد امام (علیه السلام) با هفتاد و پنج عنوان، از لشکریان عقل نام می­برد و در مقابل آن از جنود جهل با هفتاد و پنج عنوان یاد می­نماید. به عنوان مثال، عدل در مقابل ظلم، شکر در مقابل کفران، رحمت در مقابل غضب، پاکدامنی در مقابل رسوائی، تواضع در مقابل کبر، معروف در مقابل منکر، از جنود عقل در مقابل جهل به شمار آمده است.

۷-۲٫ عقل مقوم نوع انسانی

بر اساس فرمایش امام صادق (علیه السلام) عقل پایه شخصیت انسان است «دعامه الانسان العقل» (حر عاملی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص ۲۵) ممکن است منظور از عماد بودن عقل برای آدمی به جهت قوام نوع انسانی به عقل باشد، زیرا در صورت عدم عقل، نوع نیز منتفی است. علاوه بر آن قوا و صفات دیگر آدمی چون هوش، فهم، حافظه و دانش از عقل سرچشمه می­گیرد. «العقل منه الفطنه و الفهم و الحفظ و العلم» و با نیروی عقل آدمی به کمال می­رسد. «بالعقل یکمل» عقل، انسان را به حق رهنمون می­گردد «و هو دلیله» و به او بصیرت می­بخشد «و مُبصِرُه» و گشایشگر امور دینی و دنیوی اوست. «و مفتاح امره» بنابراین عقل از عناصر و قوای بنیادین نوع انسانی و از وجوه تمایز او با دیگر موجودات به شمار می­آید.

۸-۲٫ عقل و تعمیق ایمان

گرایش­های والا و معنوی و فوق حیوانی انسان آنگاه که پایه و زیربنای اعتقادی و فکری پیدا کند نام «ایمان» را به خود می­گیرد. (مطهری، ۱۳۸۱، ص۲۴)

ایمان به انسان امید، مقصد، جهت و نیرو می­بخشد. بسیاری از عناصر ایمانی به وسیله عقل در وجود مؤمن شکل می­گیرند. ایمان و عقل نه تنها با یکدیگر تضادی ندارند بلکه مکمل و متمم یکدیگرند.

۹-۲٫ عقل منبع دریافت حقایق، معارف و احکام الهی

امام صادق (علیه السلام) عقل را راهنمای مؤمن دانسته است «العقل دلیل المؤمن» (طوسی، بی تا، ج۱، ص ۲۵)؛ یعنی با راهنمایی عقل، انسان به حقایق معارف و مقاصد دینی دست پیدا می­کند؛ بدین جهت عقل را باید ابزار شناخت حقایق علوم الهی و معارف دینی دانست چنانکه امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل می­کند که آن حضرت می­فرمود: «بالعقل استخرج غور الحکمه» یعنی عمق حکمت به وسیله عقل استخراج می­شود و «بالحکمه استخرج غور العقل» یعنی عمق عقل به وسیله حکمت بیرون می­آید؛ یعنی عقل با ادراک حقایق عقلیه و تحصیل معارف حکمیه، نفس را از قوه به فعل و از نقص به کمال خارج می­کند. (فیض کاشانی، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص ۱۲۳) فقیهان با درک اهمیت و جایگاه عقل علاوه بر آنکه در فهم آیات و روایات از عقل به عنوان ابزار بهره می­جویند، آن را به عنوان منبع استکشاف حکم شرعی به شمار آورده­اند.

۱۰-۲٫ عقل عنصر سازنده حُسن خلق

امام صادق (علیه السلام) فرموده است: «اکمل الناس عقلاً احسنهم خلقاً» (کلینی، ۱۳۸۳، ج۱، ص۲۳) کامل­ترین آدمیان از نظر عقل، خوش­خلق­ترین آنهاست یعنی عقل از عناصر سازنده اخلاق نیکو به شمار می­آید.

مولف در این مقاله به توضیح و بررسی دو عامل دیگر از جمله فعلیت عقل و کمال انسان و عقلانیت و رستگاری پرداخته است. که در ضمن موارد ده­گانه اشاره­ای به آن­دو شد.

۳٫   جنود عقل و جهل در تعالیم امام صادق (علیه السلام)

در روایت سماعه از امام صادق (علیه السلام) عقل و جهل دارای جنود و لشگر تلقی شده­اند که از نظر کمّی هر یک دارای هفتاد و پنج لشگر هستند؛ یعنی هیچ یک بر دیگری برتری کمّی ندارد. امام صادق (علیه السلام) با بهره­گیری از روش شناساندن اشیاء به اضدادشان، جنود عقل و جهل را معرفی نموده­اند. از منظر روش­شناسی، روش مذکور، سازوکارهای شکوفایی عقل را در وجود آدمی به دست می­دهد. امام با معرفی جنود شیطان، آسیب­های شکوفایی عقل را نیز ارائه داده­اند، لذا حدیث سماعه دارای دو نوع روی­آورد ایجابی و سلبی در مقوله عقل است. جنود عقل مبین روی­آورد ایجابی یعنی ارزش­ها و بایدها و جنود جهل، معرف ضد ارزش­ها و نبایدهاست. چنانکه قناعت از جنود عقل یک باید، و حرص و آز از جنود جهل یک نباید اخلاقی است. رجاء و امیدواری از جنود عقل یک ارزش اخلاقی، و قنوط و ناامیدی از جنود جهل و از نبایدهای اخلاقی به شمار می­آید. راستگویی از جنود عقل یک ارزش اخلاقی، و دروغگویی از جنود جهل از نبایدهای اخلاقی است. بررسی تحلیلی جنود عقل و جهل ما را به این واقعیت رهنمون می­شود که جنود عقل و جهل تعالیم سه گانه اعتقادات، اخلاق و احکام را شامل می شود چنانکه گزاره­هایی چون «الایمان و ضدّهُ الکفر» و «التصدیق و ضدّه الجحود» ناظر به آموزه­های اعتقادی، و گزاره­هایی چون «التوکل و ضِدَّه الحرص» و «الحلم ضدّه السفه» ناظر به آموزه­های اخلاقی، و گزاره­هایی چون «الحجّ و ضِدّه نبذ المیثاق» و «الصوم و ضده الافطار» از شمول جنود عقل و جهل نسبت به احکام حکایت دارد. لذا می­توان اذعان نمود که عقل از سازوکارهای متنوع برای کارکردهای شناختی-رفتاری برخوردار است. ساماندهی جنود عقل و جهل با اعتبارات گوناگون و تجزیه و تحلیل آن، نتایج با ارزشی را به­دست می­دهد که نوشتار دیگری می­طلبد.

 

Print Friendly