مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی .این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی با کو شش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، تبلیغاتی ، رفاه،آموزش تیزهوشان ومجمع یاد آوران مهدی (عج) می باشد . ۱- واحد فرهنگی ما بر این باوریم که غائله […]

گزارشی از دومین شب سوگواری بر حضرت زهرا (س)

نویسنده: محمد حیدری
ارسال شده در تاریخ ۷ فروردین ۱۳۹۲

مانند شب اول بعد از برگزاری نماز مغرب و عشا به امامت حجت الاسلام حاج سید علی محمد حیدری و تلاوت قرآن آقای فلاح، درویش خوش نوا به خواندن اشعاری در مدح ائمه پرداختند و سید گلاب نیز مجلس را با اشعار سوزناک و صدای گرم خود حال و هوایی روحانی به مراسم بخشید. در ساعت ۹ شب استاد حجت الاسلام شیخ محمود امامی به منبر رفتند. پس از خواندن صلوات مخصوص حضرت زهرا (س) در ادامه صحبت های شب گذشته، به توضیح قسمت دوم از  خطبه  حضرت زهرا (س) پرداختند. ایشان در ابتدا برای اینکه حاضران اهمیت این خطبه را درک کنند اینگونه سخن گفتند: که اگر از حضرت فاطمه(س) مطلبی یا سخنی باقی نمانده بود جز همین خطبه، باور کنید که همین کافی بود برای شرح شخصیت و فضائل آن بانوی مکرمه.

 بشر وقتی پا به این دنیا می گذارد مانند یک حیوان بوده و اولین نیاز وی شناخت خداوند می باشد. (توحید) پس از اینکه او را شناخت برای اینکه به کمال برسد و به آن مقام والایی که خدا برای او در نظر گرفته نائل آید نیازمند یک ارتباط خوب و موثر با پروردگار است.

لازم است بدانید که ما هنوز اسرار و حکمتهای این ارتباط  را  درک نکرده ایم. به هرحال این ارتباط در نماز به بهترین شکل بیان شده است. نماز بهترین و زیباترین راه برقراری ارتباط با معبود حقیقی می باشد. از سخن حضرت زهرا(س) نیز همین فهمیده می شود که فرمود: (والصلوه تنزیهاً عن الکبر)

از این روست که ما از سایر ائمه(ع) و پیغمبر(ص) نیز سخنان بسیار درباره اهمیت نماز مشاهده می کنیم که چقدر بر جدی گرفتن نماز تأکید شده است؛ به عنوان مثال از پیغمبر(ص): «الصلوه عمود الدین»، یعنی نماز پایه و ستون دین می باشد. یا روایت  دیگری آمده که: اگر نماز مورد قبول واقع شود همه اعمال انسان مورد قبول می شود. حتی جالب است بدانید که در قرآن  ۱۴۰ بار در مورد این واجب سخن آمده است مثل آیه : (الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر) یعنی نماز جلوگیری می کند از فحشا و منکر.

حضرت زهرا(س) می فرماید: که خدا برای این نماز را واجب کرده که نماز موجب می شود که بشر از کبر و تکبر و غرور و خود بینی نجات یابد، مقصود این است که با نماز بشر جایگاه خود را می شناسد. درمی یلبد که او بنده و عبد است و  هستی او، هر چه دارد و هر چه کسب کرده است همه و همه مال دیگری است و همه آنها از جانب خداوند عالمیان می باشد..

زمانی که انسان باور کند که هر حول و قوه ای به اراده اوست و برای اوست (لا حول و لا قوه الا بالله)، دیگر دچار خودبینی و تکبر و فخرفروشی نخواهد شد؛ اگر انسان به جای آنکه بنده و عبد خدا باشد، بنده هوی و هوس شود و از آن ها پیروی کند دچار غرور و تکبر خواهد شد و …

 در نقلی آمده است که: یک سجده شیطان به ۶۰۰۰ سال به طول انجامید اما چون دچار غرور و تکبر و منیت شد، از فرمان خدا برای سجده بر آدم سرپیچی کرد و خود را تسلیم پروردگار نکرد و از درگاه خداوند رانده شد.

شاید خدواند از بسیاری  گناهان و خطاها بگذرد. اما از  تکبر انسان در مقابل خود بسیار خشمگین می شود. شخص متکبر را از همه امکانات محروم می کند.

اما به عنوان سخن پایانی آیا شما تا به حال فکر کردید که در طول زندگی انسان ممکن است همه واجباتی که در دین آمده بر وی واجب نشود مثل :حج ،خمس، زکات و … اما امکان ندارد که بر او نماز واجب نشود! چرا که خدواند دستور داده که در هر حال که باشید نماز را ترک نکنید. مثلا اگر در بیمارستان با لباس پر از خون و نجس هستید یا دست و پایتان شکسته و نمی توانید خم و راست شوید، نماز را ترک نکنید، چرا که قطع این ارتیاط باعث سقوط انسان می شود و خدا از ما خواسته در هر حالی هستیم این ارتباط را قطع نکنیم و …

 سخنرانی دیگر مراسم استاد حجت الاسلام شیخ حسین انصاری بود. وی در ادامه صحبت های شب گذشتۀ خود چنین گفت:

آنها که دین دارند،در زندگیشان نیز هدفی دارند. آنان که به «دین قویم» -به تعبیر حضرت فاطمه(س)- که دیشب توضیح دادیم  پایبندند، زندگی هدفمند داشته و برای حیات خود مقصد و مقصودی بزرگ ترسیم کرده اند. اگر از دینداران واقعی در هر لحظه و هر مکان بپرسید به کجا میروید یا چه کاری می خواهی انجام بدهید به صورت کامل و روشن برایتان هدف خود نهایی خود را توضیح می دهند. در حقیقت کارهای این افراد با قاعده و هدفمند می باشد. با جدایی گرفتن از دین های استوار، امروزه بسیاری از زندگی ها بی هدف و بدون قاعده بوده و حتی در بسیاری موارد اصلا نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در پی چه هستند…!

هدف بزرگ زندگی انسان ها وقتی از دین جدایی می گیرند، لذت، کامیابی و خوش گذرانی است. لذت گرایی اگر هدف زندگی شد دیگر نمیتوان هدفی واقعی را در آن زدگی سراغ گرفت. هیچ گرایی و پوچ گرایی لازمۀ چنان زندگی هایی است.

وقتی همه اهداف زندگی در لذت گرایی خلاصه می شود و در حقیقت به اپیکوریسم فلسفی دچار می شود کشالوده این مکتب بیان می دارد که همه زندگی آدمی و تلاش های صرف کامروایی و لذت جویی خواهد شد. انگیزه های خردمندانه به کنار گذاشته می شود و آنگاه هوس های کودکانه و خیالی جای ارزش های واقعی و ماندگار را خواهد گرفت. دیگر همه چیز برای این است که لذت ببرند و دیگر هیچ. تا آنجا که رنج کشیدن و حتی کشته شدن دیگران برای آنان هدفی لذتبخش به نظر می رسد و آتش کامجویی آنان را شعله ور تر می کند. به عنوان مثال لذتی که اکنون مردم از غذا خوردن در رستوران های گردان بر فراز برج های بلند می برند کدام نیاز واقعی را در انسان پاسخ می دهد؟

در خطبۀ فاطمه (س) در مسجد مدینه اولین بندها در همین باره ها است. ایشان مواردی از دستورها و فرامین دینی را نام می برند و اهداف و فلسفۀ آن دستورهای تشریعی را یک به یک یاد می کنند. از نگاه دوربین دین استواری چون اسلام، رفتار های آدمی باید در قاموس خردمندانه توجیه پذیر باشد و گرنه لذت های حیوانی و ناپایدار نمی تواند حیات عالی انسانی را تضمین کند.

اکنون به خطبه پرمحتوای حضرت زهرا(س) باز می گردیم که فرمودند: «آی مردمی که پیغمبرتان از دنیا رفته است! خدا به واسطۀ پدر من –محمد (ص)- شما را از ظلمت ها به روشنایی ها هدایت کرد.» آری، یکی از آن روشنی ها که فاطمه(س) اشاره می کند، هدفمند کردن زندگی های پوچ و بی معنایی است که قبل از بعثت پیامبر دامنگیر جامعۀ بشری بود. روزگاری که همه هدف های زندگی منحصر در لذت بردن های حیوانی و پست بود و دیگر هیچ!

سومین نسبتی که دین با زندگی انسانها برقرار می کند محتوا بخشیدن به زندگی می باشد. مفهوم بخشیدن به زندگی و معنادهی بهه آن  را باید یکی از شاهکارهای دین بر شمرد.

برای روشن شدن مطلب مثالی می زنیم. اگر مسئولین شهری تصمیم بگیرند که برای کمک به کشاورزان شروع به احداث استخرهایی بزرگ برای جمع آوری و ذخیره سازی آب نمایند،آیا کاری خوب و پسندیده است؟! به ظاهر کار خوبی است اما نکته در این است که ساختن این استخرهای ذخیرۀ آب نیاز به مسئۀ مهمتر دارد و آن  پرکردن و تأمین آب این استخرها است. وجود آدمی مانند ساختمان یک استخر یا سد است اگر این استخر های وجود آدمی بی محتوا بماند مانند استخرهای خالی از آب است. آیا آن سازه ها فایده و نفعی برای کشاورزان دارند؟!

در مورد انسان نیز واقعیت همین گونه است که همواره تولید مثل و افزلیش جمعیت کاری ساده بوده است اما پر کردن ظرف وجودی حتا یک انسان -به تنهایی تا چه رسد به میلیون ها انسان- کاری مهم، سخت و طاقت فرسا می باشد. از ابتدای پیدایش جهان هستی تا کنون میلیاردها انسان به دنیا آمده اند اما فقط آنهایی جاودانه شده اند که ظرف وجودیشان از محتوایی عالی و مفاهیمی بلند و جاودانه پر شده است. آنان که زندگی هدفدار داشته و برای جامعه انسانی مفید بوده اند. شما ابرهای فروانی را در فصل هایی از سال در آسمان مشاهده می کنید اما آیا همه آنها با خود باران به همراه می آورند یا فقط تعداد کمی از آنها زمین را سیراب میکنند! دین به زندگی اسانی محتوا و پیام می دهد و آن را معنا دار می کند. اگر به عقبه و گذشتۀ تاریخ نگاه کنید چه در عصر جاهلیت و چه در ایران باستان و چه در اروپای قدیم، در دوران جدایی از دین های آسمانی و یا گرفتار شدن در آیین های تحریف شده جز جنگها، خونریزی ها،کشور گشایی ها و مواردی از این قبیل آیا حقیقت بزرگ تری در کتاب قطور تاریخ به چشم می خورد؟ و اگر حقیقتی هست در لابلای صفحات تاریخ گمشده و کمرنگ نیست؟

پس به درستی همان گونه که بانوی بزرگ اسلام نیز فرمودند با بعثت پیامبر(ص) مردم از تاریکی و ظلمت به روشنایی آمدند. تاریخ نیز گواه این مطلب است که سطح فکری جامعه بعد از پیامبر(ص) رشدی جهشی یافت و مردم دارای یک روند تکاملی در زندگی غیر از آنچه در قبل داشته بودند شدند و مسیرها و هدفها تغییر کرد…

با توجه به سخنان راهگشای فاطمه (س) می توان اینگونه بیان کرد که دین نه تنها زندگی را از منفی بودن  به جنبۀ مثبت تغییر می دهد، بلکه به زندگی عالی ترین معانی و مفاهیم را می بخشد و زندگی را آکنده از حقایق و پر محتوا می کند…

یکی از کسانی که تحت تأثیر آموزه های دین اسلام در دوران معاصر قرار گرفت و زندگی را با معانی تازه ای درک کرده بود رنده یاد خانم پروفسور آنه ماری شیمل اسلام شناس معاصر آلمانی بود. برای درک مسئلۀ محتوا و معنا در زندگی انسانی کافی است به سنگ قبر وی نظری افکنده شود آن جا که بر سنگ گور خود سفارش کرده و نوشته است:

«الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا» مردمان خواب اند وقتی که بمیرند بیدار می شوند. بنگرید که این سخن پیامبر چگونه ظرف دل وی را پر کرده و تا اعماق جانش نفوذ داشته است. این جمله هم به زبان عربی و هم ترجمۀ آن به زبان آلمانی بر سنگ گور وی حک شده است. آری این است تجسم دینداری واقعی و نقش بزرگ آن در ساختار دهی معنایی به زندگی انسانی….

Print Friendly

یک نظر بگذارید