مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

مفهوم «رنج انسان» در صحیفۀ سجادیه

نویسنده: حمیده رحیمی (پژوهشگر مجموعه فرهنگی امام صادق«ع» میبد)
ارسال شده در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۹۹

چکیده

رنج حقیقتی انکارناپذیر در عالم هستی و واقعیتی است که هر انسانی در طول زندگی خویش آن را به تجربه درمی یابد. زندگی بشر در هر حال و همیشه، همراه با رنج بوده و هست. برخی از اندیشمندان به رنج انسان توجه داشته و در جهت کاهش یا رفع آن کوشیده اند. ائمه معصومین (ع) نیز به عنوان پرچم داران دینِ مهربانی که کارکرد اصلی آن در همه قرون و اعصار، کاهش آلام بشری است، به این مهم توجه ویژه ای داشته اند. امام سجاد (ع)، در صحیفه سجادیه که با زبان دعا ایراد گشته است، به رنج های انسان توجه بسیاری داشته است. در این مقاله به بررسی مفهوم رنج و برخی از راه های کاهش رنج بشری در این کتاب مقدس پرداخته می شود.
واژگان کلیدی: امام سجاد (ع)، صحیفه سجادیه، رنج، بیماری، خشکسالی، فقر، قرض، دشمن، مصایب آخرت.

مقدمه

زندگی در این دنیا همواره همراه با رنج ها و سختی هاست و تمام شئون حیات آدمی آمیخته با رنج است و انسان از جهت آزمون یا کیفر پیوسته گرفتار یکی از انواع مصیبت هاست؛ بر اساس آموزه های قرآنی و یافته های زندگی، رنج ها حضوری دائمی در زندگی بشر دارند. قرآن کریم در دو آیه (آیه ۶ سوره انشقاق، آیه ۴ سوره بلد) بر این حقیقت تأکید می کند که حیات آدمی آمیخته با رنج و سختی است و انسان با این کیفیت به سوی پروردگار خویش در حرکت است.
پرداختن به مصادیق رنج بشر، در صحیفه سجادیه بسیار واضح و روشن است. امام سجاد (ع)، در دعاهای خویش چه در حوزه فردی و چه در حوزه اجتماعی بسیار به این موضوع پرداخته است. آلام بشری در منظر ایشان قابل توجه بوده و از زبان دعا و آموزه های معنوی در جهت کاهش رنج های بشری بهره برده است. چیزهایی که باعث رنج انسان می شوند، مانند بیماری، خشکسالی و سیل، فقر و نیازمندی به مردم، قرض، سخت گیری و ظلم دشمن، حوادث ناگوار و سختی های روزگار، و برخی از رذایل اخلاقی چون حسد، حرص و آز و … در صحیفه سجادیه مورد توجه قرار گرفته است.
در این مقاله تا دعای بیستم از صحیفه سجادیه از ترجمه محیی الدین مهدی الهی قمشه ای استفاده شده است و از دعای بیست و یکم به بعد از ترجمه جواد فاضل بهره برده شده است.

درآمدی بر مفهوم رنج در نگاه اندیشمندان

«حکمای اسلامی و عالمان نفس در آثار فلسفی خود معمولاً در تبیین اصطلاحی واژه رنج و تحلیل آن مفهوم، رنج را با مفهوم مقابل آن یعنی لذت به عنوان دو کیف نفسانی، ذیل عنوانی واحد مطرح می کنند.» (مصباح، مجتبی، تحلیل مفهوم رنج از دیدگاه فلسفی، ص. ۱۲)
متناسب با دیدگاه افراد نسبت به علت پیدایش رنج و معنای آن، رویکردهای گوناگونی نسبت به مفهوم رنج شکل گرفته است.
اندیشمندان پیش از سقراط عموماً به دنبال راهی برای رهایی از درد و رنج بودند. (کاپلستون، تاریخ فلسفه، ص. ۱۴۹) و عموماً به یافتن ماده المواد عالم و جهان دل بسته بودند که در بستر وصول به آن بتوانند به سعادت رسیده و از رنج و محرومیت رهایی یابند. افلاطون در اندیشه خود به محرومیت، رنج و سختی های این دنیا توجه کرده و معتقد است که زندگی ای که در آن رنج نباشد، زندگانی خدایی است که در جهان انسان هیچ گاه چنین زندگانی یافت نمی شود. (افلاطون، مجموعه آثار افلاطون، ص.۲۵۰-۲۵۸) ارسطو نیز مانند افلاطون، لذت را غایت نهایی و سعادت انسان نمی دانست، بلکه لذت را یکی از لوازم سعادت برمی شمارد و معتقد بود بعضی لذات شر هستند یا سبب شر می شوند که انسان باید رنج دور ماندن از آن ها را به جان بخرد. (خزائی، زهرا، قدیسان اخلاقی) در اندیشه فیلسوفان مسلمان، رنج جایگاه ویژه ای دارد؛ محرومیت و رنج در اندیشه تربیتی فیلسوفان مسلمان، زیربنای مفاهیمی چون تزکیه، صبر، حلم، جهاد و مبارزه است که مقدمه ساز سعادت آدمی است و با رنج های بی حاصلی که از سر نوعی بیماری روانی حاصل می شود، در تضاد است. مثلا ابن سینا صلاح نفس را تنها به وسیله ایستادگی در برابر قوای بدن و محروم ماندن از آن ها ممکن می داند. (ابن سینا، حسین بن عبدالله، ابن سینا و تدبیر المنزل ، ص. ۲۷) سهروردی نیز یکی از عوامل اساسی زمینه ساز سعادت و کمال آدمی را رنج هایی می داند که در نتیجه محرومیت های ناشی از ریاضت های علمی و عملی پدید می آید. (سهروردی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ الاشراق، ج. ۲، ص. ۶۸-۶۹) فیض کاشانی معتقد است: «انسان سالک باید به مقام رضا ره یابد؛ بدین معنا که از رنج های پیش رو خشنود باشد؛ بلکه راغب بدان بوده و خود را به حکم عقل مرید آن بشمارد؛ هر چند طبعاً از آن گریزان باشد.» (فیض کاشانی، محسن، اخلاق حسنه، ص. ۱۵۸) ملاصدرا نیز به رنج توجه ویژه ای داشته است تا آنجا که تهذیب و تزکیه باطن در نظام تربیت صدرایی اصلی اساسی و بنیادین قلمداد می شود. (ملاصدرا، صدرالدین محمد، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، ص. ۱۶) هر چه در تاریخ فلسفه به دوران مدرن و بعد از آن نزدیک می شویم، توجه فیلسوفان به محرومیت و رنج از نگاهی عمیق و ماهوی فاصله گرفته و به رنج های روزمره زندگی معطوف شده و بیشتر به دنبال راه حل هایی برای از بین بردن این گونه رنج هاست. اوج این نگاه را می توان در فلسفه اگزیستانسیالیستی مشاهده کرد. در فلسفه های معاصر مانند پراگماتیسم، فلسفه تحلیلی و نوپراگماتیسم، کمتر به طور متمرکز به رنج توجه شده است. در این زمان بیسشتر در فلسفه های انتقادی مانند مارکسیسم و نومارکسیسم به محرومیت ها و رنج های بشری توجه می شود. در این نحله های فکری، ذات و ماهیت رنج بررسی نمی شود، بلکه بیشتر محرومیت های انسان را در بستر اجتماع بررسی می کند.
حرکت از توجه ماهوی به رنج به سوی توجه سطحی و مقطعی به آن، در فلسفه های امروزی تر مانند اندیشه های پسامدرن نیز مشهود است. در این برهه از زمان، علاوه بر نگاه انتقادی به رنج، که آن را نتیجه محرومیت بشر از حقوق خود می دانند، رنج از زوایای دیگری نیز بررسی می شود. عده ای رنج را در نتیجه نابسامانی های ذهنی می دانند و به دنبال آن هستند که به وسیله روان درمانی، رنج های انسانی را درمان کنند. افرادی رنج انسانی را به خاطر دوری از زندگی طبیعی اش دانسته و معتقدند در اجتماع انسان مجبور است از طبیعت خود فاصله گرفته و مکلف به انجام اموری شود. این تکالیف هیچ بار تربیتی نداشته و تنها آزادی انسان را محدود می کنند. اندیشمندانی با زاویه دید اخلاقی، درد و رنج انسان را در بستر زندگی او در کنار دیگران توجیه می کنند. از دید آن ها تنها راه رهایی انسان از رنج، پذیرفتن مسئولیت اخلاقی نسبت به دیگران و شفقت و مهربانی است.
کیش بودایی را می توان گفت و گویی از رنج و نجات دانست؛ زندگی انسان در این دنیا، چیزی جز رنج نیست و برای نجات از این رنج، چاره ای جز ترک دنیا و آرامش ابدی وجود ندارد. بر اساس عقیده و اندیشه بودایی، حب حیات و خواستن زندگی جاویدان در این جهان مبدأ و علت رنج است. برای نابود ساختن رنج باید این حیات و دوستی و خواست را با حذف کامل میل و آرزو نابود ساخت. (برگرفته از: عسگری، زهرا، از رنج تا گنج: تحلیل رویکردهای سه گانه به نقش تربیتی رنج، ص. ۵۶-۵۹)

رنج انسان در صحیفه سجادیه

در سراسر صحیفه سجادیه هم در امور فردی و هم در امور اجتماعی به مسئله رنج انسان و مصادیق آن توجه شده است. مفاهیمی از درد و رنج بشر که در این کتاب مقدس به آن ها پرداخته شده و مصادیق آن ها را می توان چنین بر شمرد:
-بیماری (عافیت و سلامتی)
یکی از مصادیق رنج بشر، از دست دادن سلامتی و بیمار شدن است که می تواند بر زندگی طبیعی انسان اثر بگذارد و وی را دچار احساس غم، ترس، نگرانی و عصبانیت کند. امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، بر نعمت تندرستی تأکید نموده است. چنان که دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه، درباره عافیت و سلامتی است. در این دعا امام سجاد (ع)، از خداوند سلامت دین، عقل، قلب و جسم را طلب می کند. درخواست سلامتی در تمام شئون مادی و معنوی و درخواست عافیت در دین و دنیا از آموزه های این دعای شریف است.
«الهی… بر من جامه عافیت بپوشان … عافیتی که به دین و دنیای من سود بخشد … ما را از آزار گزندگان زهرناک و حشرات ناپاک و مردم احمق و زبانهای ملامت گر و از شر اهریمن گمراه و حکومت ستمکار و از شر هر موجود نابکار… برکنارمان دار. پروردگارا ما را از هر جانوری که به روی زمین راه پیماید و زمام وجودش به دست تو باشد محفوظ و مصونمان گردان. … شر بدخواه را از جانم بگردان» (دعای بیست و سوم، ص. ۲۳۲-۲۳۴)
آن حضرت در بخش هایی از دعاهای دیگر صحیفه سجادیه نیز از خداوند صحت و عافیت طلب می نماید. «باز بر من حلاوت و لذت تندرستی و سلامت را عطا فرما و آسایش صحت و عافیت را به من بچشان و تنم که از حال مرض به صحت درآید (جانم را) به سوی عفو و بخشش خود آور و از لغزشگاه معاصی به آمرزش و مغفرتت متحول ساز و از غم و اندوهم به عالم راحتی (به یاد) حضرتت خلاصی بخش و از این شدت و سختی به گشایش حال و فرج لطفت به ساحل سلامتم برسان.» (دعای پانزدهم، ص. ۱۴۷)
«و امراض (جسم و جانم) را به توجه کاملت دوا و شفا عنایت فرما» (دعای بیستم، ص. ۱۹۴)
آن حضرت در دعای بیست و پنجم، برای فرزندان خویش، علاوه بر سلامتی جسم، سلامت روان، اخلاق و دینشان را نیز طلب می نماید: «خداوندا چنان کن که روزگارشان دراز شود … مقدر فرمای که جسم و جان و دین و اخلاقشان با صحت و سلامت مقرون باشد و از درگاه تو نعمت عافیت فراگیرند. تندرست و سلامت پرورش گیرند.» (دعای بیست و پنجم، ص. ۲۴۷)
-خشکسالی، قحطی و سختی روزگار (طلب باران)
یکی دیگر از مصادیق رنج بشر، مسئله نباریدن باران وخشکسالی و در نتیجه کمبود مواد غذایی، قحطی و گرسنگی است. ابرها که نبارند، زمین سبز نخواهد شد، در نتیجه انسان ها و دام ها گرسنه می مانند و به سختی و عذاب گرفتار می آیند. دعای نوزدهم صحیفه سجادیه، در طلب باران و رفع خشکسالی است که امام سجاد (ع) در این دعای شریف از لطف خداوند متعال، طلب بارانِ رحمت می کند و از درگاه حق، دفع خشکسالی و قحطی که مردم را به رنج وهلاکت می اندازد، تقاضا می کند. «خدای من (بر ما کرم کن) و ما را به نعمت باران سیراب گردان… تا گیاه و نباتات زمینت را در همه اطراف سبز و خرم سازند به آن باران ها، رحمتت را بر ما منبسط کن و به آن باران رحمت به رسانیدن میوه های درختان بر ما بندگان منت گذار….» (دعای نوزدهم، ص. ۱۷۷-۱۸۱) آن حضرت در کنار دعا برای نزول رحمت الهی از درگاه باری تعالی برای مردم ایمن ماندن از سیل و خرابی باران های طولانی را در جهت کاهش رنج بشری درخواست می نماید. «اما زمان بارانش بسیار به طول نیانجامد (که خرابی و سیل بنیان کن پدید آید)» (دعای نوزدهم، ص. ۱۷۸)
همچنین در دعای سی و ششم (دعا به هنگام رعد و برق)، در دفع بلای رعد و برق و باران های بلاخیز و مضرات آن و خسارات کشتزارها چنین فرموده اند: «پروردگارا! چنان کن که این دو آیت [رعد و برق] برای ما آیات رحمت باشند و بر سر ما باران برکت ببارند. از آن باران که بلاخیز و آتش انگیز باشد، ما را به دور دار و حوادث خطرناک را از جان ما بگردان. بر فرق ما باران بلا نبار و بر پیکر ما جامه بلا نپوشان… از این ابرها که بر آسمان ما گسترده ای قطرات رحمت و برکت فرو ریز. مضرت ها و اذیت هایش را از جان ما به دور دار و روا مدار این ابرها برای ما مایه آفت باشند و بر گشتزارهای ما خسارت آورند.» (دعای سی و ششم، ص. ۳۲۲-۳۲۳)
«پروردگار من! کشتزارهای ما را از ابر رحمت خود سیراب ساز و بر روزی ما بیفزای» (دعای سی و ششم، ص. ۳۲۳)
-نیازمندی به خلق خدا
احتیاج به مردم، انسان را دچار غم و اندوه می کند. امام سجاد (ع) در مواردی از دعاهای صحیفه سجادیه، نه تنها بی نیازی از مشرکان و گناهکاران را از خداوند درخواست می نماید، بلکه حتی بی نیازی از بخشش انسان های سخاوتمند را طلب می کند: «ما را به موهبت خود از عطای اهل جود و سخاوت بی نیاز گردان» (دعای پنجم، ص. ۷۲) «پروردگارا! روا مدار آن کسانی که تو را به یکتایی نپرستند و معصیت تو روا دارند بر من منت گذارند یا مرا به کمند انعام و احسان خویش درآورند.» (دعای بیست و یکم، ص. ۲۲۰) «ما را به مقام عزت و مناعت خود از اظهار حاجت به بندگانت منع فرما و به کرمت از عطای غیر خود بی نیاز گردان.» (دعای پنجم، ص. ۷۴) «و به تو ای خدا پناه می بریم از آنکه محتاج به امثال خود گردیم.» (دعای هشتم، ص. ۹۸) «و مرا از خلق بی نیاز گردان» (دعای بیستم، ص. ۱۸۹) «هرگز محتاج به خلق نشوم» (دعای بیستم، ص. ۱۹۲)
وی انسانی را که روی نیاز به درگاه احدی غیر از خدا آورد را مستحق محروم ماندن و اندوه می داند: «و حقیقتاً خلق نیازمند به ذات بی نیاز توست… هر کس روی حاجت به احدی از مخلوقت کند یا جز تو دیگری را سبب نجاح و فیروزی خود قرار دهد، البته خویش را در معرض محرومی و هدف نومیدی ساخته و از احسان تو مستحق حرمان است.» (دعای سیزدهم، ص. ۱۲۹) امام در مواردی از اینکه بنده، حاجت خویش را از آفریده محتاجی دیگری می خواهد، اظهار تعجب می کند: «چگونه بنده محتاجی درخواست حاجتش را از بنده محتاجی دیگر می کند.» (دعای سیزدهم، ص. ۱۳۰)
اظهار نیاز به غیرخدا، حتی در مواقع اضطراری نیز منجر به ذلت و خواری است، که آن حضرت در دعای بیستم صحیفه در امان بودن از آن را از درگاه احدیت می خواهد: «مرا هنگام اضطرار به اعانت خواستن از غیر ذات اقدس خود امتحان مکن و به خضوع و ذلت سوال از درگاه غیر خود وقت فقر و درماندگی مبتلا مگردان» (دعای بیستم، ص. ۱۹۲)
رنج درخواست از مردم، آن گاه افزون می شود که بر آن، رنج بدخلقی و منت نیز افزوده گردد. امام سجاد (ع) در دعای بیست و دوم صحیفه سجادیه، به این امر اشاره نموده است و بی نیازی از خلق خدا و حتی خویشاوندان را از درگاه یکتای بی نیاز، خواهش نموده است: «کار مرا هرگز به مردم مینداز. زیرا مردم به روی من پیشانی ترش کنند و هرگز مرا محتاج خویشاوندان مساز. زیرا خویشاوندان بیگانه وار از محبت و مساعدت محرومم بدارند. اگر ببخشند اندک ببخشند و در برابر بخشش اندک منت بسیار گذارند و مذمت بسیار روا دارند. به فضل خویش ای پروردگار من، بی نیازم فرمای.» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۶)
-فقر (وسعت رزق)
یکی از مهم ترین نگرانی های بشر، پدیده شوم فقر و نیاز مالی است که تبعات ویرانگر آن در همه ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جلوه می نماید. این پدیده از دیرباز در اجتماعات بشری وجود داشته و روح و روان انسان ها را دستخوش تباهی نموده و گاهی حتی انسان را از مسیر درست بازمی دارد. در روایتی رسول خدا (ص)، از کفر و فقر به خدا پناه برده است: «خدایا! من از کفر و فقر به تو پناه می برم. مردی عرض کرد: آیا این دو با هم برابرند؟، حضرت فرمود: آری» (محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ سوم، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۴، ص. ۴۴۸)
در صحیفه سجادیه در موارد متعددی رزقی وسیع و روزی حلال و به دور از زحمت، از خداوند درخواست شده است. دعای بیست و نهم صحیفه سجادیه، دعا به هنگام تنگدستی است. حضرت در این دعا می فرمایند که این خداست که بندگان را به فقر و احتیاج مبتلا می سازد و این ایمان آراسته با یقین و اخلاص است که بندگان را از بلای حرص و آز نجات می دهد. «پروردگار من! ما را از نعمت خود محروم مفرمی و همچنان روزی ما را در ضمانت استوار خویش از نابودی و نقصان ایمن دار و ما را از عرض حاجت به دیگران معاف فرمای» (دعای بیست و نهم، ص. ۲۷۶) ثروتی که هرگز کم نشود. «به ما ثروتی عطا فرمای که هرگز کاهش نپذیرد و به نیستی نگراید و عزت و حرمتی بخش که همواره بر جای بماند و فنا نگیرد.» (دعای سی و پنجم، ص. ۳۲۰)
«وسیعترین رزق خود را بر من مقرر بدار» (دعای بیستم، ص. ۱۹۱)
«و مرا بدون مشقت و زحمت اکتساب و از آنجا که گمان نمی برم روزی عطا فرما تا با اشتغال به کسب روزی از راه عبادتت باز نمانم و با رنج و تعب های طلب رزق را به دوش نکشم.» (دعای بیستم، ص. ۱۹۵)
«جاه و مقامم را به واسطه تنگدستی خوار و مبتذل نساز تا در اثر تهیدستی از خلق که روزی خوار تو هستند، طلب روزی کنم و از مردم شریر تقاضای عطا کنم» (دعای بیستم، ص. ۱۹۵)
«خدای من! مرا بر تحمل مشقت ها و محنت ها طاقت بسیار نیست. آن چنان بردبار نیستم که بر بلایا صبر کنم و آن نیرو به جان ندارم که فقر و رنج تنگدستی را ناچیز بشمارم. پس مرا به تهی دستی مفکن و کف حاجت مرا به سوی مردم مگشای و تنها خویشتن نیاز مرا برآور و حاجت مرا کفالت و کفایت فرمای.» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۵)
«و از خزانه تو روزی فراوان دریافت دارند.» (دعای بیست و پنجم، ص. ۲۴۷)
«پروردگارا! چنان کن که با لطف تو از تجارت خویش سود فراوان برم و به روزی حلال توفیق یابم» (دعای بیست و پنجم، ص. ۲۵۱)
یکی از علل فقر اسراف است که در دعای هشتم صحیفه سجادیه، امام سجاد (ع) از آن به خدا پناه می برد: «و به تو ای خدا پناه می بریم از آنکه به اسراف مال پردازیم و پناه می بریم که فاقد مقدار کفاف شویم (و به فقر و احتیاج به خلق مبتلا گردیم … و از آن که در معیشت سخت باشیم.» (دعای هشتم، ص. ۹۸)
دعای زیبای دیگری که درباره فقر در صحیفه سجادیه آمده است، این است که از نگاه فضیلت انگارانه به ثروت و ثروتمندان به خدا پناه برده شده است: «پروردگارا! مرا از اندیشه های ناهنجار بازدار و مگذار مردم تهی دست را خوار و ضعیف بشمارم و برای دنیاداران به عنوان دنیاداری فضیلتی بیندیشم.» (دعای سی و پنجم، ص. ۳۱۹)
-قرض (ادای دین)
دعای سی ام صحیفه سجادیه، درباره ادای دین است. بدهکاری و مقروض بودن یکی دیگر از رنج های بشری است که آرامش روان و آسایش زندگی را بر انسان حرام می سازد. امام سجاد (ع) از خداوند نجات از اندوهی که بر قلب بدهکاران سایه می افکند، پریشانی خاطر و سرافکندگی وامداری را می خواهد: «مرا معاف دار ای پروردگار متعال از آن وام که بر چهره ام سایه نکبت اندازد و خاطرم را سخت آشفته و پریشان سازد. بنیان اندیشه ام را بهم ریزد و آسایش زندگانیم را در هم شکند. به درگاه تو پناه می برم ای خداوند من از اندوهی که وامداران را فرا گیرد. به تو پناه می برم از غصه ها و نگرانی های مردم مدیون که غمی جز غم دین ندارند و سخت پریشان باشند.» (دعای سی ام، ص. ۲۷۸)
«مگذار که در زندگی به نام وامداری سرافکنده و فرومایه باشم و پس از مرگ ذمت من در گروه مال مردم باشد… آن چنان از مال دنیا بی نیازم فرمای که به مال مردم نیازم نباشد تا وام گیرم و به اندوه فرومانم…» (دعای سی ام، ص. ۲۷۸-۲۷۹)
«و ذمه مرا از دین دیگران آزاد گردان. چنان باشد که مدیون مردم باشم و خود ندانم که دین مردم به عهده دارم یا هر چه سعی و تلاش به کار برم همی بینم که از ادای دین خود ناتوانم. مال من کفاف دین من را ندهد و قدرت من به برائت ذمت من نرسد و احیاناً ای پروردکار من تکالیف خود را فراموش کنم، اما تو را درباره من فراموشی نباشد. خداوندا! تو می توانی که دیون مرا از عطای جزیل و مواهب عظیم خویش ادا کنی. پس بر من ترحم فرمای و مرا از بند دیون برهان» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۷)
-دفع مکر دشمن
مکر و حیله دشمن، از مواردی است که باعث رنج و مشقت انسان می گردد. امام سجاد (ع) درباره رفع این مصیبت چنین دعا می فرماید: «پروردگارا!… دولت و حکومت را بر فتح و غلبه ما (بر دشمن) قرار ده نه بر شکست و خواری ما» (دعای پنجم، ص. ۷۳)
همچنین آن حضرت از اقتدار و خشم و ظلم پادشاه ظالم، که سبب رنج جامعه بشری است به خدا پناه می برد. «ما را از تلخی و صولت و قهر و اقتدار سلطان محفوظ دار (که هرگز از جانب سلطان به ما جور و آزاری و بیم و ستمی نرسد بلکه از صولت و اقتدار پادشاهان آسایش و امنیت و بهره و خیر نصیب ما گردان.)» (دعای پنجم، ص. ۷۳)
«پناه می بریم به تو از آنکه سلطان و پادشاه وقت، به ظلم و بیداد و غضب بر ما حکم راند.» (دعای هشتم، ص. ۹۸)
امام سجاد (ع) در دعای ۱۴ صحیفه سجادیه از خداوند متعال در مقابل ظالمین استمداد و یاری جستند. «ظالم بدکیش و دشمن بدخواه مرا از ظلم و بیداد بر من به قدرت و نیروی قاهرت بازدار و به روی من تیغ ستمش را کند ساز و او را به امور مربوط به خودش مشغول دار و از نیت سوء یا از عداوت با من عاجز و ناتوان گردان. پروردگارا درود فرست بر محمد و آل پاکش و ظلم در حق مرا برای آن ظالم روا و میسر مگردان. بلکه یاری و اعانت مرا بر او در نظرش نیکو ساز و مرا از آن گونه افعال زشت ظالمه او معصوم و محفوظ دار (یعنی مرا از ظلم و ستم به خلق منزه دار)… و مرا بر آن دشمن یاری فرما.» (دعای چهاردهم، ص. ۱۳۹)
ناامیدی از کیفر ظالم، خود مورد رنج مضاعف است و این امر ستمگر را بر ادامه ظلم خود تشویق می نماید. امام سجاد (ع) در این باره چنین دعا فرمود: «خدایا مرا مبتلا به یأس و ناامیدی از کیفر آن ظالم و انتقام و دادخواهی خود از او مگردان و آن ظالم را هم مبتلا به ایمنی از کیفر خود مساز تا بر ظلم و ستم مصر و متجری بر من شود…. خدایا زودتر از او انتقام بکش تا مرا از رفع ظلم او شاد سازی.» (دعای چهاردهم، ص. ۱۴۰)
«عداوت دشمنان را با من به مهر و محبت و حسد ستمکاران را به لطف و مودت مبدل ساز» (دعای بیستم، ص. ۱۹۰)
«بدگمانی صالحان را در حق من به حسن ظن و اطمینان خاطر بدل فرما. دشمنی نزدیکان را با من به دوستی و عاق و آزار ارحام را به نیکی و احسان بدل گردان و خذلان و بی اعتنایی خویشانم را بدل به نصرت و یاوری فرما و حجت ظاهری اهل مکر و مدار را با من به محبت حقیقی مبدل فرما و رد و انکار معاشرانم را با من به حسن رفتار و تلخی هر کس از ظالمان را به شیرینی امن و امان مبدل گردان.» (دعای بیستم، ص. ۱۹۰)
«هر کس در حقم ظلم و ستم کرد مرا بر او دست قدرت و نیروی انتقام عطا فرما و زبان مرا با خصم من گویا گردان و ه که با من عناد و لجاج کند مرا بر او فیروز گردان و هر که با من مکر و خدعه کند تو مکری که بر او غالب شوم به من عطا فرما ….» (دعای بیستم، ص. ۱۹۰)
در این دعای بیست و هفتم، حضرت درباره دفع شر دشمنان و نابودی آن ها دعا می کند. «پروردگارا! زنان دشمن ما را از بارگیری و بارداری برانداز و مردانشان را از نعمت پدری محروم فرمای و چنان کن که چهارپایانشان نزایند و مزرعه هایشان شربت باران نچشند و برگ سبز نرویانند.» (دعای بیست و هفتم، ص. ۲۶۴)
«پروردگارا همواره میان دشمنان ما تفرقه و نفاق درانداز و مشرک را به جدال و قتال مشرک سرگرم بدار… ای پروردگار بزرگ دلهایشان را از آرامش و اطمینان تهی گردان و نیرو از تنشان بازگیر قلب هایشان را بلرزان و تدبیرشان را در هم شکن تا ارکان فعاله آنان به سستی گراید» (دعای بیست و هفتم، ص. ۲۶۵-۲۶۶)
«خداوندا! با قدرت قهار خود آب مشروبشان را با بیماری وبا بیامیز و نانشان را با مایه درد و رنج بیالای و سرزمینشان را با زلزله های پی در پی بلرزان و از آسمان و زمین بر آنان رگبار بلا ببار. آب و نان این قوم را که با دین ما دشمنی کنند به دورترین و دشوارترین سرزمین ها درانداز و نیز از روزی خواری محرومشان دار و به گرسنگی مستمر و بیماری مستدام دچارشان ساز.» (دعای بیست و هفتم، ص. ۲۶۶)
-حوادث ناگوار و سختی های روزگار
حوادث غیرقابل پیش بینی و ناگوار و سختی های روزگار، برای همیشه تاریخ عامل مهمی در رنج و سختی انسان بوده است. در دعای چهارم، حضرت سجاد (ع)، برای تابعین و پیروان رسول اکرم (ص) چنین دعا می فرماید: «… و هم از حوادث ناگوار شبان و روزان جز حوادث خیر آن ها را محفوظ داری.» (دعای چهارم، ص. ۶۶)
«شدت و سختی های حوادث عالم (و مشکلات روزگار) را از ما کفایت فرما» (دعای چهارم، ص. ۷۳)
«ای خدا تو در حق ما بندگان ترحم فرما و ما را از شدائد و سختی های روزگار و هر رنج و غم و الم برهان و مشکلات ما را به کرمت آسان ساز» (دعای هفتم، ص. ۹۳)
-حرص و طمع (مشکلات اخلاقی)
حرص و آز و طمع، یکی از مشکلات اخلاقی است که انسان را در رنج و زحمت می آندازد و آرامش روان را مختل می کند. امام سجاد (ع) در دعاهای خویش برای دوری شیعیان و دوستان خویش از این صفت ناپسند دعا نموده است «ترک اتهام یا ترک حرص به آنچه در دست بندگان است (یعنی عدم توجه و طمع به خلق)…» (دعای چهارم، ص. ۶۶)
«مرا از نکبت حسد برهان» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۶)
«سینه مرا از بیماری حسد محفوظ دار. آن چنان که به خوشبختی و خوشنودی هیچ کس با دیده حسرت ننگرم. آن چنانم از حسد و حسرت به دور دار که همواره سلامت و سعادت دیگران را بخواهم» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۸)
این صفت ناپسند اخلاقی، از چیزهایی است که شیطان بر قلب انسان القا می نماید. در این فراز از دعای بیستم صحیفه سجادیه، امام چهارم، از صفات رذیله دیگری چون بدگویی، غیبت و همه آفات زبان نام می برد که هر یک از آن ها می تواند باعث رنج و آزار خود انسان و دیگران باشد. دعا برای تبدیل این زشتی ها به ذکر و یاد خدا و توجه به بزرگی و نعمت های بی پایان او، راه برون رفت از این رذایل اخلاقی است. «ای مهربانترین مهربانان عالم، آنچه را که شیطان به قلب من القا می کند که تمناها و پندارهای باطل و حسد بر خلق است تو بدل گردان به تذکر عظمت و تفکر در قدرت خود و فکر و تدبیر محو دشمنان خویش و آنچه که خواهد بر زبانم جاری شود از فحش و لغو و بدگویی و ریختن آبروی مردم و یا شهادت دادن باطل و غیبت از مومنی غایب یا بدگویی به مومنی حاضر یا مانند این گونه آفات و معاصی زبان همه تو بدل گردان به ذکر و حمد و ثنای خود و استغراق در ستایش حضرتت و اقبال کامل بر مجد و عظمت و شکر و سپاس نعمتت و اعتراف به احسان و شماره نعم بی پایانت.» (دعای بیستم، ص. ۱۹۲)
-راه رهایی از رنج ها
به جز پرداختن به مصادیق رنج های آدمی و دعا برای رهایی جامعه دینی از اندوه آن ها، امام سجاد (ع) در برخی از دعاهای خویش، راهکارهایی را برای این امر ارائه داده است. هر چند که از منظر وی، غمی را که خدا بیاورد، کسی جز وی نمی تواند آن را ببرد: «پس غمی که تو آوردی کسی دیگر نتواند برد» (دعای هفتم، ص. ۹۲) و تنها خداوند است که آرامش بخش است: «تویی که وحشت و هراس را به آرامش و ایمنی تبدیل می کنی» (دعای بیست و یکم، ص. ۲۱۶) و اطاعت اوست که رهایی بخش از رنج هاست: «طاعت و بندگیش اهل طاعت را (از هر رنج و درد و غم و اندوه عالم) نجات بخش است.» (دعای یازدهم، ص. ۱۱۱)
دعای بیست و ششم، دعا هنگامی است که حضرت از همسایگان و دوستان خویش یاد می کند. بندهای این دعا در راستای کاهش رنج جامعه دینی است. با تعالیمی چون حمایت از مستمندان، کمک به ضعفا، دوستی تیره بختان، عیادت بیماران، و همدلی با دل شکستگان و محبت به درماندگان و …. (دعای بیست و ششم، ص. ۲۵۴-۲۵۵)
پرهیز از ظلم و ستم و عدم همراهی با ظالم و کمک به مظلوم، یکی دیگر از راه های کاهش رنج جامعه است که در دعای هشتم صحیفه به آن پرداخته شده است: «خدایا پناه می برم به تو از آن که به زیردستان خود ظلم و ستمکاری کنیم … یا آنکه ظالمی را معاونت در ظلم کرده و یا مظلوم فریادخواهی را واگذاریم و به فریادش نرسیم.» (دعای هشتم، ص. ۹۷)
در دعای سی و چهارم که حضرت در هنگام مشاهده گناهکار رسواشده می خواند، امام سجاد (ع) همه بندگان را خطاکار و گناه آلوده می داند. گناهکارانی که در پشت پرده حجابی که دستِ خطاپوش خداوند بر خطیئات و سیئات کشیده، ایمن نشسته اند و در ادامه دعا از درگاه ایزدی درخواست می نماید که «ما را از ارتکاب فحشا و زشت خویی و هرزه گویی باز دار… و از گناهانمان به سوی تو همی باز گردیم» (دعای سی و چهارم، ص. ۳۱۴-۳۱۵) بدین ترتیب حضرت به جامعه متذکر می شود که هر یک از افراد جامعه می توانست به جای آن گناهکار رسواشده باشد هم از این جهت که از رنج روانی او کاسته شود و اینکه دیگران نیز مراقب رفتار و گفتار و کردار خویش هم در رابطه با آن بنده گناهکار و هم در رابطه با افعال خویش در پرهیز از گناهان باشند.
سرچشمه رهایی از بسیاری از رنج ها و اندوه های این جهانی، صفت رضا است. در روایات از این صفت به عنوان مهم ترین عامل رهایی از رنج و غم و یکی از مراحل کمال انسان یاد شده است. «انسان به واسطه رضا به راحتی و خوشی می رسد؛ چرا که تدبیر خود را به دست خداوند سپرده و هیچ نگرانی نسبت به سرنوشت خود ندارد.» (صفری، نهضت، رضا از دیدگاه پیمبر اکرم و بازتاب آن در متون عرفانی، همایش ملی خرد جاودان، دفتر اول، ۱۳۸۷، ص. ۲۲۳) در صحیفه سجادیه بسیار به صفت رضا پرداخته شده است.
خوش بینی نسبت به خواسته های خداوند و رضایت به خواسته او، در دعای ششم صحیفه چنین آمده است: «به قدرتت به من در آنچه از آن شکایت دارم حسن ظن و خوشبینی عطا فرما» (دعای ششم، ص. ۹۲)
در دعاهای دیگر صحیفه نیز در راضی بودن به قضا و قدر الهی دعا شده است: «پروردگارا… مرا موفق بدار که آنچه در قضا (و قدر) خود از سود و زیان بر من مقدر فرموده ای (به جان و دل) بپذیرم و به هرچه تو از نفع و ضرر (که هر دو خیر و صلاح من است) بر من حکم و تقدیر کردی مرا به آن راضی و خشنود ساز.» (دعای چهاردهم، ص. ۱۴۱)
«و لباس رضا و خشنودیت در من بپوشان» (دعای بیستم، ص. ۱۹۴)
«راه وصولم به مقام رضا و خشنودی خود سهل و آسان گردان» (دعای بیستم، ص. ۱۹۵)
و چنانم به تسلیم و رضا بگمار که به قسمت خویشتن خوشنود باشم و به آنچه از ذات اقدس تو به من می رسد دل خوش بدارم.» (دعای بیست و دوم، ص. ۲۲۶)
«پروردگارا… چنان کن که در درویشی و توانگری و رنج و آسایش و بیماری و تندرستی در وجود خود روح رضا دریابم و همواره آسوده خاطر و مطمئن و آرام باشم.» (دعای بیست ودوم، ص. ۲۲۸)
«در قلب من چراغ معرفت برافروز تا از آن چراغ فروزان به خیر و صلاح خویش الهام گیرم و در راه رضای تو پای گذارم و در برابر قضای تو سر تسلیم رضا فرود آورم.» (دعای سی و سوم، ص. ۳۱۰)
«پروردگارا… چنان کن که با خرسندی و خشنودی تقدیر تو را بپذیرم و به قسمت و نصیب خویش رضا دهم … تا ایمان آورم و اعتراف کنم که قضای تو همواره با مصلحت من مقرون است و آنچه تو از تلخ و شیرین و گوارا و ناگوار به کامم ریزی خیر من خواهی و به صلاح و صواب من تقدیر فرمایی» (دعای سی و پنجم، ص. ۳۱۹)
در برخی از دعاهای صحیفه، علاوه بر اینکه بر صفت رضا و راضی بودن به قضا و قدر الهی دعا شده است، گام را فراتر نهاده و در مرحله ای بالاتر حضرت از خدا می خواهد که رضای خویش را محبوب وی گرداند و هرگز رضای الهی منفور وی نباشد و رضای الهی هر چند که دشوار باشد، مشتاقانه و نه از سر اجبار بپذیرد؛ چنان که ناگواری ها بدین گونه گوارا گردد.
«نفس مرا به طاعت خویش مشغول ساز… تا آنچه را که رضای تو را تأمین کند هرگز منفور نشمارم.» (دعای بیست و یکم، ص. ۲۱۹)
«هر چه را مشیت و رضای تو بر من می فرستد، آن را محبوب من بگردان.» (دعای پانزدهم، ص. ۱۴۶)
«پروردگار من چنان کن که به تقدیر تو و قسمت خویش رضا باشیم و سرنوشت خود را دوست بداریم و فرمان تو را هر چه دشوار و کمرشکن باشد مشتاقانه برداریم و از صعوبت قضای تو باک نکنیم. پروردگار من! به قلب ما الهام فرمای که در برابر فرمان های تو خویشتن تفویض کند و همچون دلدادگان شیدا مشیت علیای تو را بی چون و چرا بپذیرد. در این هنگام ناگواری هایی را که به سوی ما فرستاده ای گوارا شماریم و دلخواهی را کهاز دسترس ما به دور داشته ای دلخواه خویش ندانیم، آن چه را که به صلاح ما تعجیل فرموده ای نابهنگام ندانیم و آن چه را که به صلاح ما تأخیر فرموده ای تعجیل نکنیم و نابهنگام نطلبیم. در این هنگام مطلوب تو در خاطر ما مکروه نیفتد و مکروه تو محبوب ما نباشد.» (دعای سی و سوم، ص. ۳۱۱)
-غمهای اخروی
امام سجاد (ع)، مصیبت بزرگ را غوغای قیامت و روز محشر می داند و بدترین رنج ها را بدبختی قیامت و محروم ماندن از لطف خداوند در آن روز می خواند: «و از مصیبت بزرگ (مرگ و غوغای قیامت و هول محشر و بیم عذاب قهر الهی) و از بدترین شقاوت و بدبختی ها و از منزلگاه بد هنگام رجوع (به عالم آخرت و بازگشت به موطن ابد) و از محروم ماند از ثواب و ورود مصیبت قهر و عقاب حق پناه بخش» (دعای هشتم، ص. ۹۸)
آن حضرت به صورت مکرر از خداوند طلب آمرزش و مغفرت الهی و محفوظ ماندن از گناه دارد. در دعای چهارم صحیفه که دعا در حق پیروان پیامبران و ایمان آورندگان به آن هاست می فرماید: «ای خدا به آن ها زهد در توسعه و نعم دنیای عاجل فانی عظا کنی و علم عمل خیر را که زاد آخرت است محبوب و مطلوب آن ها گردانی و آن ها را مهیای عالم بعد از مرگ سازی و هر مشکل بلیه بر آن ها پیش آید در هنگام مرگ که روح آن ها از بدنشان بیرون می رود سهل و آسان سازی و آنان را از هر عمل که به آن فتنه و فسادی برپا شود دور و از خطرهای فتنه و فساد عافیت بخشی و از درافتادن به آتش دوزخ و طول خلود در آن آتش معاف داری و آن ها را به مقام امن و امان که محل راحت اهل تقوی است منتقل گردانی.» (دعای چهارم، ص. ۶۶-۶۷)
و از دامهای شیطان و مکر او به خداوند پناه می برد: «از شر و آسیب دامهای شیطان (انس و جن) محفوظ دار» (دعای پنجم، ص. ۷۳) دعای هفدهم از صحیفه سجادیه، به تفصیل به عداوت شیطان و مکر او پرداخته است.
در دعای هجدهم صحیفه سجادیه، امام سجاد (ع) در حین راز و نیاز با خدا، این را به دوستان خویش یادآور می شود که هرگاه خدا به کسی در دنیا نعمتی دهد یا بلایی را از او دور کند، باید آن بنده شکر و سپاس خدا را به جای آورد و دیگر اینکه نعمت های گذرای دنیا و دفع بلای دنیا را هدف اصلی خویش نداند و از نعمت های آخرت و بلاهای جاویدان آن جهان غافل نشود و دیگر اینکه بلای دنیا را از جانب خدا و بر طبق حکمت و عنایت الهی بداند؛ چه بسا بلایی که در دنیا به انسان برسد، مانند درد و رنج و پریشانی و فقر و بیماری، موجب رفعت مقام آخرت و وفور نعمت ابدی قیامت باشد و اگر این بلا و مصیبت به انسان برسد، واجد آن مقام و نایل به آن نعمت ابد نخواهد شد. (برگرفته از شرح خطبه هجدهم، ص. ۱۷۴) پس باید بنده باایمان نعمت و نقمت دنیا را کوچک و ناچیز بشمارد. چون گذرا است و نعمت و بلای آخرت را بزرگ بداند که جاویدان است و از خدا نعمت آخرت و دفع بلای آنجا را درخواست کند و رنج و راحتی دنیا را مهم نداند و هر چه از جانب خدا آید، همه را خیر و صلاح و نعمت و سعادت بداند و به آن راضی باشد. (برگرفته از شرح خطبه هجدهم، ص. ۱۷۵)

منابع و مآخذ:

صحیفه کامله سجادیه، ترجمه و شرح محیی الدین مهدی الهی قمشه ای، چاپ هشتم، تهران: انتشارات اسلامی، ۱۳۷۰
صحیفه کامله سجادیه، ترجمه جواد فاضل، چاپ هفدهم، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۳
کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سیدجلال الدین مجتبوی، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۹۱
مصباح، مجتبی، تحلیل مفهوم رنج از دیدگاه فلسفی، نشریه حکمت اسلامی، بهار ۱۳۹۴، سال دوم، شماره اول، ص. ۱۲
افلاطون، مجموعه آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران: ابن سینا، ۱۳۵۰
خزائی، زهرا، قدیسان اخلاقی، پژوهش های فلسفی کلامی، شماره ۲۴، ۱۳۸۴، ص. ۱۴۴-۱۶۶
ابن سینا، حسین بن عبدالله، ابن سینا و تدبیر المنزل، ترجمه محمد نجمی زنجانی، تهران: مجتمع ناشر کتب، ۱۳۱۹
سهروردی، شهاب الدین، مجموعه مصنفات شیخ الاشراق، ج. ۲، تصحیح سید حسین نصر، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۸۰
فیض کاشانی، محسن، اخلاق حسنه، ترجمه محمدباقر ساعدی، تهران: پیام عدالت، ۱۳۷۳
ملاصدرا، صدرالدین محمد، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه، با تصحیح، تحقیق و مقدمه سید مصطفی محقق داماد، تهران: بنیاد حکمت صدرا، ۱۳۸۲
عسگری، زهرا، نوروزی، رضاعلی، محمدی، رضا، از رنج تا گنج: تحلیل رویکردهای سه گانه به نقش تربیتی رنج، فصلنامه اندیشه های نوین تربیتی، دوره ۱۳، شماره ۱، بهار ۱۳۹۶

Print Friendly

یک نظر بگذارید