مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

راهبردهای اجتماعی امام صادق (ع) برای ایجاد همگرایی اسلامی

نویسنده: چکیده نویس: حمیده رحیمی (پژوهش گر مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد)
ارسال شده در تاریخ ۶ تیر ۱۳۹۸

نویشندگان اصل مقاله: حمیدرضا مطهری، مصطفی نادری

(منتشر شده در مجله تخصصی؛ تاریخ اسلام، تابستان ۱۳۹۷، شماره ۷۴، ص. ۴۱-۶۸)

در عصر کنونی که دشمنان اسلام هجمه های همه جانبه خویش را بر روی اسلام متمرکز کرده اند، حیاتی ترین نیاز جامعه اسلامی، انسجام درونی و اتحاد است. این مهم در سیره امامان معصوم (ع) از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. در این میان، شناخت سیره امام صادق (ع) در جهت ایجاد اتحاد، اهمیت بالایی دارد؛ چرا که جامعه اسلامی دوره ای پرتلاطم را تجربه می کرد؛ عصری که حاکمیت اموی (۴۱-۱۳۲ق.)، دوره زوال خود را سپری کرده و عباسیان (۱۳۲-۶۵۶ق.) با شعار اسلام خواهی و سپردن حکومت به فردی از خاندان رسول اکرم (ص) خلافت مسلمانان را به دست گرفتند. در چنین شرایط سیاسی و در اثر توسعه مرزهای جغرافیایی جهان اسلام و وارد شدن مکاتب فکری گوناگون به قلمرو حاکمیت اسلامی، تضارب و برخورد اندیشه ها به اوج خود رسیده و موجب پیدایش فرقه و مذاهب مختلفی در درون جامعه اسلامی گردیده بود.

امام صادق (ع) با درک وضعیت جامعه اسلامی عصر خویش و به منظور مقابله با اختلافات و تنازعات به وجودآمده، اقداماتی در جهت حفظ وحدت انجام دادند که در این میان راهبردهای اجتماعی ایشان، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

مهم ترین راهبرد امام صادق (ع) در این جهت، یکرنگی و همسانی در مراسم دینی، تحکیم پیوندهای اجتماعی و اعتدال مذهبی می باشد که برای تحقق هر کدام راهکار جداگانه ای در پیش گرفتند.

یکرنگی و همسانی در مراسم دینی

تلاش برای همسانی مسلمانان در آیین ها و مراسم اجتماعی و دینی، یکی از مهم ترین راهبردهای اجتماعی امام صادق (ع)، بود که از راهکارهایی چون حضور در نماز جمعه و جماعت و عیدین و مراسم حج استفاده می کردند. با اینکه در بیشتر دوران زندگانی ائمه، برپایی عبادات و شعائر دینی، تحت اشراف مخالفان و رقبای سیاسی، فکری آنان بود.

نماز جماعت:

امام صادق (ع)، گرچه عملکرد مدعیان خلافت را به نقد می کشیدند، ولی علاوه بر شرکت در نماز جماعت، به یاران خویش نیز برای حضور سفارش می نمودند و حتی برای بر عهده گرفتن امامت جماعت و حتی اذان گفتن، آنها را تشویق می نمودند. حتی به حضور در جماعت مسلمانان، به ویژه مخالفان فکری و مذهبی تأکید داشته و نماز فرادا در جمع آنان را همانند اقتدا در نماز جماعت معرفی فرموده اند.

نماز جمعه و عیدین

امام صادق (ع) پیروان خویش را در خصوص حضور در نماز جمعه عمومی مسلمانان، که عمدتاً توسط مخالفان مذهبی اقامه می شد، تشویق می کردند.

حج

حج، یکی از مسائل عبادی، اجتماعی و سیاسی اسلام است که زمینه ساز انسجام اسلامی است. این عبادت اجتماعی و کارکرد همسان ساز وحدت آفرین آن، همواره در سیره امام صادق (ع) مورد توجه بوده است. به گونه ای که در صورت سستی مردم، وادار کردن آنان به انجام حج و حتی تأمین هزینه آنان را از وظایف حاکم بیان کرده اند.

امام صادق (ع) همواره هماهنگ با دیگر مسلمانان مراسم حج را به جای می آوردند و حتی یک بار با امیری که توسط خلفای اهل سنت برای نظارت بر اعمال و مواقف حج تعیین می شد، مخالفت نکردند و به نظر شخصی خویش عمل نکردند. ایشان با سایر مسلمانان در این مراسم همراهی می نمودند و از آن برای تحقق و تحکیم وحدت اجتماعی و برادری دینی استفاده می نمودند.

تحکیم پیوندهای اجتماعی

امام صادق (ع)، برای ایجاد انسجام اسلامی، ضمن مدارا با مخالفان و پرهیز از ناسزاگویی، بر پیوند عاطفی مسلمانان با یکدیگر تأکید می کردند.

پیوندهای اجتماعی و عاطفی با مسلمانان

حضرت یاران خود را به داشتن رابطه نیکو با مردم توصیه کرده و حتی سطح رابطه آنان را نیز در نظر داشتند. «با مردم با اموری که با آن آشنایند، بیامیزید و از اموری که با آن آشنایی ندارند و آن را ناخوش می دارند، بپرهیزید.» این روایت بیانگر اهمیت پیوندهای اجتماعی از دیدگاه امام صادق (ع) و نقش آن در همگرایی اجتماعی است.

از مهم ترین راه های پیوند اجتماعی و عاطفی بین مسلمانان، توجه به حال آنان و همراهی و حق شناسی به هم کیشان است که امام صادق (ع)، شیعیان را به عیادت بیماران و شرکت در تشییع جنازه مسلمانان فرامی خواندند.

پرهیز از ناسزاگویی

ناسزاگویی و سب، از آشکارترین عوامل بروز فتنه و عداوت در اجتماع است. امام صادق (ع)، یکی از مهم ترین راهبردهای ایجاد اتحاد و جلوگیری از تفرقه را رعایت ادب در کلام و پرهیز از دشنام در برخورد با دیگران می داند. ایشان حتی بدگویی در مقابل ستم دیگران را نیز برنمی تافتند و ناسزا را مخالف تقوا دانسته و آن را درباره مشرکان نیز ناپسند می دانستند.

مدارا با مخالفان

مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که از بسیاری از انحرافات چون قطع روابط و کینه ورزی ها و دشمنی ها جلوگیری کرده و جامعه ای توأم با امنیت و آرامش ایجاد می نماید. در زمان امام صادق (ع) چون از طرف حاکمان وقت، اذیت های فراوانی بر شیعیان وارد می شد و با افزایش طرفداران آنها، دشمنی های مخالفان نسبت به آنها بیشتر می شد، این اصل نمود بیشتری داشت. امام نه تنها خودشان با مخالفان مدارا می کردند، بلکه به پیروان خویش نیز به مدارا و گذشت در مواجهه با سایر مسلمانان سفارش می نمودند. حتی به مدارا و خوش رفتاری با اهل باطل و تحمل سختی ها سفارش می نمودند. «باد سازگاری با اهل باطل، ستم آنان را تحمل کنید و از منازعه و دشمنی با آنها پرهیز نمایید.»

اعتدال مذهبی

یکی از مهم ترین راهبردهای امام صادق (ع) برای تحقق انسجام اسلامی، مدارای مذهبی بود که در این راستا، ضمن حفظ احترام به مقدسات مذاهب و پرهیز از تعصب مذهبی، عقیده خود را بر دیگران تحمیل نکرده، یاران خویش را نیز از آن بر حذر می داشتند.

حفظ احترام باورها و مقدسات مذاهب

هرچند بسیاری از رفتار و اعتقادات مسلمانان مورد رضایت امام صادق (ع) نبود، ولی مخالفت آشکار در سطح جامعه اسلامی را نیز برخلاف مصالح دینی و سنت نبوی می دانستند که ناآرامی در جامعه و سست شدن پایه های نظام دینی را در پی خواهد داشت. آن حضرت همواره شرایط جامعه و مقتضیات پیرامونی را در نظر گرفته، اقدامات خویش را مطابق آن سامان می دادند.

عدم تحمیل عقیده

آزادی عقاید مذاهب اسلامی و عدم تحمیل عقیده، یکی از کارآمدترین راهبردهای ایجاد اتحاد است.

امام صادق (ع)، با شناختی که از جامعه عصر خود داشتند، برخی اوقات یاران خود را از اصرار بر دعوت دیگران به کیش خود نهی می کردند. ایشان حتی از ارائه دیدگاه خود به افرادی که آگاهی از مسائل مذهب خود نداشتند خودداری می کردند. در بیشتر اوقات از برخورد تند و تحمیل عقیقده خویش در مواجهه با فرقه ها و افدراد خودداری کرده و با آن ها از اعتقادات خودشان و از روش استدلال و منطق بهره می بردند و آن ها را مغلوب می ساختند.

پرهیز از تعصب و تکفیر دیگران

اوضاع اجتماعی عصر امام صادق (ع) به گونه ای بود که افراد یکدیگر را با کمترین اختلاف عقیدتی یا فقهی متهم به کفر می کردند و از همین رو، اختلافات افزایش یافته و منجر به تفرقه می شد. در سیره امام (ع)، پرهیز از تکفیر و تفسیق های نابجای مسلمانان و جلوگیری از اتهام مخالفان مذهبی به کفر، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است.

نقد گزاره های غیرهمسو

با اینکه اتحاد مسلمانان، همواره مورد اهتمام معصومان (ع) بوده است، اما گاه روایات مخالف و حتی متناقضی دیدیه می شود که تمسک مسلمانان به اموری چون تکفیر را مجاز دانسته و دستاویزی برای مخالفان به شمار می رود و این گونه وانمود می شود که با مقوله اتحاد در تضاد است. مثلاً امام صادق (ع) با اینکه به مقابله با تکفیر پرداختند، ولی بر اساس برخی روایات، انکار امامت را مساوی با کفر برشمرده اند. در پاسخ به چنین شبهاتی باید گفت:

اولاً، در برابر این قبیل روایات، روایات متعدد و معتبری وجود دارند که بر اسلام مخالفان به شرط عدم عناد دلالت می کنند.

ثانیاً، روایاتی که بر کفر منکران امامت دلالت دارند، با اخباری که اسلام مخالفان را تایید می کنند، در تعارص هستند و بنا به قاعده اصولی، در صورت عدم رجحان یکی از دو طرف، مرجع، عمومات یا اصول خواهند بود که در اینجا آنچه مطابق با مفاد عمومات و اصول می باشد، اسلام مخالفان است.

ثالثاً، واژه «کفر» معانی مختلفی دارد که متصف شدن به برخی از این معانی، همانند، انکار ربوبیت و معاد، موجب خروج از دین خواهد بود و بعضی از معانی دیگر، با اسلام قابل جمع هستند. همانند جایی که کفر را به معنای ناسپاسی در برابر شکر یا ترک اوامر الهی در برابر اطاعت معنا کرده اند که کفر در روایات مذکور نیز به همین معنا آمده است.

Print Friendly

یک نظر بگذارید