مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

بازخوانی مواضع سیاسی امام صادق(ع) برای حفظ فرهنگ شیعی

نویسنده: چکیده نویس: فاطمه حقیر ابراهیم آبادی(پژوهشگر مجموعه)
ارسال شده در تاریخ ۶ تیر ۱۳۹۸

عنوان مقاله: بازخوانی مواضع سیاسی و شیوه مبارزاتی امام صادق(ع) در برابر بنی امیه در حفظ و حراست فرهنگ شیعی

نویسندگان مقاله: عباس رهبری، حسین خسروی، سهاب اسلامی، علی الهامی.

منبع: جستارهای سیاسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال نهم، شماره اول، بهار ۱۳۹۷، ۹۷-۱۱۶٫

مقدمه

حکومت امویان پس از کناره گیری امام حسن(ع) از خلافت به خاطر پذیرش صلح تحمیلی با معاویه بن ابی سفیان در سال ۴۱ هجری قمری تشکیل شد. این نظام دارای دو سلسله سفیانی و مروانی بود که از سال ۴۱ تا ۱۳۲ هجری قمری در راس قدرت و ساختار حکومت اسلامی فرمانروایی کردند. در دوران آنها چهارچوب حکومت مبتنی بر ساختار حکومت کشورهای تصرف شده بود. معاویه برای کنترل بیشتر بر مخالفان و جا به جایی اطلاعات دیوان برید را تشکیل داد. این دیوان هرگونه اطلاعات رسمی و غیر رسمی را گزارش می کرد و یک ساختار امنیتی قوی را ایجاد کرده بود. امام صادق(ع) در سال ۱۱۴هجری قمری پس از شهادت پدرشان در چنین ساختار اطلاعاتی به امامت رسیدند. در اینجا بود که امام صادق(ع) اقدامات سیاسی خود را با استفاده از آشفتگی های سیاسی در ساختار حکومت دوران آخر بنی امیه و ابتدای دوران بنی عباس به خوبی مهندسی کردند. حال سوال این است که مواضع سیاسی امام صادق(ع) در برابر بنی امیه در حفظ و حراست فرهنگ و تمدن اسلامی چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سوال باید وضعیت سیاسی حکومت بنی امیه در زمان امام صادق(ع) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد که در این پژوهش به بررسی این وضعیت پرداخته می شود. بررسی سیاسی دوران بنی امیه کمی سخت به نظر می رسد با توجه به اینکه اکثر منابع این دوران پس از سقوط دولت اموی و در زمان عباسیان که دشمن سرسخت آنان بودند به رشته تحریر درآمده است و تحلیل از روی داده های موجود کمی دشوار است. در این بین می توانیم به برخی از کتاب های نگارش یافته که نویسندگان آن منابع دست اولی را بررسی کرده اند نام برد، مانند کتاب تشیع در تاریخ، تمدن در عصر امویان، بررسی وضع مالی و مالیه مسلمین … .

وضعیت اجتماعی، سیاسی در دوران بنی امیه

پس از فتح سرزمین های جدید و توقف فتوحات در برخی مناطق، مسلمانان با دنیای خارج از اسلام روابط گسترده ای برقرار کرده بودند، این ارتباط باعث ورود اندیشه های فلسفی، کلامی و علمی سایر ملل به جامعه اسلامی شد. این آشنایی تاثیر زیادی بر ساختار جامعه اسلامی به وجود آورد از یک طرف باعث نفوذ افکار غیراسلامی شد و از طرفی تفکرات جدید کلامی و عقیدتی باعث ایجاد گروه های مختلف مذهبی مانند: مرجئه، خوارج، دهریه، غلاه، زیدیه، اسماعیلیه و… گردید. این گروه ها با تبلیغات خود که به دور از مراقبت های حکومتی نیز نبود افرادی را به سمت خود جلب نموده و جهت رشد تفکراتشان اقدام به تاسیس مراکز آموزشی می کردند به علاوه حکومت بنی امیه نیاز داشت گروه هایی به سخنان پاسخ دهند و برای همین آنها مجبور شدند محیط را برای گروه های مخالف خود کمی باز کنند تا به شبهات پاسخ داده شود و در همین راستا می توان آزادی عمل را در فعالیت فرهنگی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) دید. امام باقر(ع) اقدامات اولیه را برای پاسخ گویی به این شبهات با تشکیل کلاسهای خود فراهم نموده و امام صادق(ع) موج اندیشه های بیگانه را که به اساس دین اسلام حمله کرده بود را مشاهده می کرد و زمینه های لازم را با تعلیم و تربیت افراد علاقمند به فرهنگ اصیل اسلامی جهت مقابله با جریان های فکری انحرافی ایجاد نمودند.

امویان پس از به قدرت رسیدن فرزندان مروان دچار اختلاف داخلی شدید بودند و برخی مواقع علیه هم دست به شورش می زدند که عامل اصلی آن را می توان انتخاب دو ولیعهد دانست، هنگامی که ولیعهد اول به قدرت می رسید فرد دیگری را به جای ولیعهد دوم، به جانشینی انتخاب می کرد و این عامل باعث نزاع بین مدعیان و سران حکومت می شد.

از نظر سیاسی حکومت بنی امیه با یکسری مخالفت ها و عصیان ها مواجه بود مردم با توجه به موارد بیان شده آمادگی لازم جهت همسو شده با هر نوع مخالفت با ساختار سیاسی بنی امیه را داشتند بنابراین می توان در این دوره شورش های مختلفی را که گروهی با کمک مردم به راه انداخته بودند در تاریخ ۹۲ ساله این حکومت رصد کرد این شورش ها هر کدام با انگیزه های مختلف اسلامی یا غیراسلامی صورت می گرفت اما اهداف مشترک آن ها برقراری عدالت و آزادی اجتماعی بود که از طرف بنی امیه سرکوب گردید مانند حرکت آزادی خواهانه حارث بن سریج در سال ۱۱۶ هجری قمری در خراسان و… که به صورت پراکنده صورت می گرفت.

برخی از قیام های سیاسی

در سال ۱۲۱ ه ق زید بن علی بن حسین در کوفه قیام کرد.

یحیی پسر زید پس از کشته شدن پدر به خراسان رفت و در آنجا قیام کرد که وی نیز کشته شد.

در سال ۱۰۰ ه ق شوذب یشکری قیام کرد که در نهایت توسط سعید بن عمر سرکوب شد.

در سال ۱۲۶ه ق خوارج اباضیه در یمن خروج کردند و مدت سه ماه بر مدینه مسلط شدند.

در سال ۱۲۷، ضحاک قیس خارجی قیام کرد که در نهایت این قیام شکست خورد.

در سال ۱۲۸ه طالب الحق و ابوحمزه خارجی قیام کردند که در نهایت از سپاه مروان شکست خوردند.

مشکلات خارجی

بنی امیه علاوه بر مشکلات داخلی با مشکلات خارجی نیز دست و پنجه نرم می کرد و درگیر بسیاری از جنگ های خارجی شده بودند که می توانست قدرت حکومت را کاهش دهد برخی از آن ها عبارت اند از:

درگیری با ترکان خزری در سال ۱۱۴ ه ق.

ورود به جنگ در سال های ۱۱۵، ۱۱۸ و ۱۱۹ ه ق با رومیان.

در سال ۱۲۱ ه ق در ماورالنهر در نزدیکی تاشکند درگیر جنگ شدند.

جنگ در آفریقا، اندلس و سایر نقاط نیز آن ها را به شدت درگیر کرده بود.

این درگیریها توان زیادی از بنی امیه گرفته بود و مجبور بودند فضای سیاسی جامعه را تا حدودی آزاد بگذارند و برخی مواقع با توجه به مشکلات داخلی با دشمن خارجی صلح می کردند.

اقدامات سیاسی بنی امیه در برابر فرهنگ و تمدن اسلامی

عواملی که بنی امیه برای انحراف افکار عمومی و ضدیت با فرهنگ اسلامی به کار برده اند:

۱ تولید انحرافات فکری در میان  مردم(با پروژه جعل حدیث)

بنی امیه در صدد بود که پایه های اعتقادی مردن را تضعیف کند و برای ادامه بقای غیرقانونی خود اقدام به جعل حدیث از زبان پیامبر نمودند.

۲ فرقه سازی

امویان برای ادامه حیات خود اقدام به حمایت از گروه های کلامی همچون مرجئه نمودند.

۳ ایجاد حکومت موروثی(ولایتعهدی)

این امر بدعتی بود که معاویه ایجاد کرد و حدود سیزده قرن دوام آورد.

۴ بیعت گرفتن با زور و زر بر خلافت خلفای پیشین

این بدعت ها باعث گردید تا آزاد مردانی همچون امام حسین(ع) به پا خیزند و جان خود را در راه اسلام فدا کنند.

اقدامات سیاسی امام صادق(ع) در دوران اموی

در برخی از موارد اقدامات صورت گرفته زود پاسخ می دهد و برخی مواقع ممکن است در حیات فرد بازخورد نشان نداده و چند دهه و یا چند قرن بعد اقدامات وی به بار بنشیند. امام صادق(ع) برای رسیدن به آرمان سیاسی مناسب و بر اساس دستور دین مبین اسلام اقداماتی را انجام دادند که به برخی از آنها اشاره می کنیم.

۱ تبیین امامت در جامعه اسلامی

عدم شناخت حق باعث انحراف، بدعت و مشکلات ساختاری در جامعه نوپای اسلامی شد که آثار آن تا قرنها باقی بود. از مهم ترین اقدامات سیاسی امام صادق(ع) تقویت جایگاه امامت و ایجاد ولایت پذیری در بین شیعیان زمان خود بود که بنا به برخی مسائل دچار تفرقه شده و بعضا افراد دیگری را به جای امام بر حق انتخاب کرده بودند. در زمان امام صادق(ع)، امامت و خلافت از عرف خود خارج و رنگ پادشاهی به خود گرفته بود. هم وغم امام صادق(ع) این بود که یک دیدگاه روشنی از امامت به جامعه ارائه دهد و جایگاه امام را به خوبی برای مردم مشخص کند. امام صادق(ع) می فرماید:« هر کسی که شبی را به صبح برساند و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.»

با توجه به مشخص شدن شیعیان واقعی از طرف امام صادق(ع)، انتظار امام از آنان این است که به غیر از اهل بیت(ع) با گروه دیگری نباشند.

امام صادق(ع) می فرمایند:«دروغ گوست آن کسی که خود را شیعه ما بداند، ولی به ریسمانی غیر از ما چنگ زند.»

۲ مبارزه با غالیان

از دیگر عملکردهای سیاسی امام صادق(ع) مبارزه با گروه غالیان بود این گروه در مورد اهل بیت(ع) غلو می کردند و در برخی از موارد آنان را در حد الوهیت بالا می بردند. این مسئله از یک طرف موجب زیر سوال بردن جایگاه اهل بیت می گردید و از طرفی مردم را در تشخیص شیعیان واقعی از غیر دچار مشکل می کرد. از این رو امام صادق(ع) با غلات و غلوگرایی مبارزه نمودند تا افکار و نظریات باطلشان را از ساحت شیعه دور کنند زیرا در غیر این صورت اثری از شیعه باقی نمی ماند. اقدامات امام صادق در خصوص مبارزه با این گروه:

بیان توطئه های غلات

انزجار از غلات و لعن آن ها

نهی از معاشرت با غالیان و عدم معاشرت با آنان

دور کردن جوانان از غالیان جهت جلوگیری از فساد جوانان

فرمان قتل غلات.

۳ تقویت واقعگرایی سیاسی

یکی دیگر از عملکردهای سیاسی امام صادق(ع) ایجاد واقعیت گرایی و دور کردن جامعه از خرافه، بدعت و بیهودگی بود. گناه یکی از اموری است که انسان را از راه راست منحرف می کند. قرآن نیز برای جلوگیری از انحراف و ایجاد واقعیت گرایی بیان می کند:«این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه های پراکنده پیروی نکنید زیرا شما را از طریق حق دور می سازد.انعام/۱۵۳»

رسول اکرم و ائمه اطهار(ع) با هرگونه افراط و تفریط که باعث انحراف شود به شدت مخالف بودند و این موضوع را بارها به یاران خود تذکر داده اند.

۴ طاغوت ستیزی

از سیاست های دیگر امام صادق(ع) برخورد با ستمگران و نامیدن دولت اموی به عنوان طاغوت بود. ایشان از هر فرصتی برای نفی و مبارزه با این پدیده زشت استفاده می کردند و قیام های مخالفان حکومت جور را تایید می کردند. امام صادق در این باره می فرمایند:«هر کسی که درباره موضوعی چه حق و چه باطل نزد بنی امیه و بنی عباس برود، مانند کسی است که برای داوری نزد طاغوت و ستمگر رفته است و آنچه طاغوت حکم کند، اگر چه به حق باشد، از منظر آموزه های وحیانی مردود است.»

۵ زنده نگه داشتن حماسه عاشورا

می توان گفت در تاریخ چند هزار ساله بشر هیچ حماسه ای سیاسی تر و قدرتمند تر از حماسه امام حسین(ع) نبود. امام صادق(ع) در زنده نگه داشتن این حماسه الهی تاکید بسیار داشتند هر چند در دوران استبداد بنی امیه و بنی عباس محدودیت های شدیدی جهت توسعه و فرهنگ عاشورایی ایجاد کرده بودند. امام صادق(ع) در خصوص عاشورا می فرمایند:«و اما روز عاشورا روزی است که در آن حسین(ع) میان یارانش کشته بر زمین افتاد و یاران او نیز اطراف وی بر خاک افتادند و عریان بودند و روز شهادت امام حسین(ع) سوزناک ترین روزهاست».

۶ تشکیلات گسترده پنهانی

از مهم ترین اقدامات سیاسی امام صادق(ع) ایجاد تشکیلات سری بود که امام برای جذب، هماهنگی یاران خود و آماده شدن برای به دست گرفتن حکومت انجام دادند. این تشکیلات ظاهرا از سازمان وکالت مستقل و جدا بود زیرا در مورد سازمان وکالت اطلاعات خوبی در اختیار داریم ولی در مورد تشکیلات جدید به علت سری بودن اطلاعات ضعیفی دیده می شود زیرا برای اینکه این کار ذاتا نیاز به مخفی کاری دارد و یاران امام به تقیه پایبندی شدید داشتند. در هر حال وجود ارتباط مالی و فکری در بین شیعیان سراسر جهان اسلام و بودن محدثان فراوان در آن دوران نشان دهنده وسعت عمل کار امام صادق(ع) بود که می تواند شاهدی باشد بر تشکیلات پیچیده ای که امام آن را به خوبی پایه ریزی کرده بودند و این تشکیلات ایجاد نشده بود مگر برای قیام علنی. البته باید متذکر شویم تشکیلات هدف غایی آن ها نبوده است و برای امام و یارانش تنها وسیله اجرای شریعت خداست. اما اجمالا با مطالعه مسائل تاریخی و سیاسی دوران امام صادق(ع) می توان عامل ایجاد تشکیلات سری را چنین بیان کرد:

لو رفتن تعدادی از نیروهای موثر سازمان وکالت که تحت مراقبت شدید قرار گرفته بودند.

سازمان وکالت در چند بعد فعالیت داشت و سازمان جدید امام صادق(ع) به صورت خاص و سیاسی و به صورت تک بعدی عمل می کرد.

مشخص شدن نشانه های ضعف در ساختار حکومت بنی امیه که نیازمند یک سازمان جدید برای به دست گرفتن قدرت بود.

تفرقه بین علویان که مشترک در یک مسیر برای ساقط کردن بنی امیه فعالیت داشتند و هماهنگ شدن برخی از آنان با عباسیان که می توانست سایر اعضاء سازمان وکالت را لو داده کار را برای امام و سایر شیعیان سخت تر کند.

نیاز به نفوذ در ساختار حکومتی که در زمان بنی امیه صورت گرفت و هم در زمان بنی عباس ادامه پیدا کرد.

نیاز اطلاعاتی از گروه های مخالف بنی امیه که باعث شد امام صادق(ع) با توجه به اشراف اطلاعاتی دقیق، از پذیرش خلافت که توسط نماینده ابو مسلم به ایشان پیشنهاد شده بود خودداری کند.

جمع آوری نیرو برای قیام مسلحانه بدون به خطر افتادن سایر تشکیلات شیعی، به نحوی که پس از به قدرت رسیدن بنی عباس اصل ساختار شیعی دچار آسیب نگردید و بنی امیه نیز قبل از سقوط نتوانست شیعیان را از ساختار سیاسی خارج کند.

۷ همکاری نکردن شیعیان با حکومت جور

امام صادق(ع) در زمان های مختلف بنا بر نوع سیاست حاکم عدم همکاری با حکومت جور را اعلام می کرد. امام صادق(ع) در این مورد می فرمایند:«کسب حرام اقسام زیادی دارد، از جمله آن ها درآمد حاصل از همکاری با حاکمان ظالم، کارمزد قاضیان و مزدهای زناکاران و بهای شراب و نبیذ مستی آور و ربا که با شاهد ثابت شود.»

۸ تقیه

یکی دیگر از روشهای امام صادق(ع) در مبارزه سیاسی انجام تقیه بود، این شیوه به معنی خودداری از به دام افتادن در خطر معنی می دهد. تقیه از مهمترین عواملی است که به شیعیان کمک کرد تا خود را از مهلکه های بزرگ حفظ کنند. برای انجام تقیه زمان و مکان نیز اهمیت داشت که تقسیم بندی ارائه می شود.

تقیه سیاسی: وقتی صورت می گرفت که با یک حکومت جور مواجه می شدند.

تقیه اجتماعی: در هنگام برخورد با عامه در هنگام معاشرت یا شرکت در اجتماعات و … انجام می گرفت.

تقیه فقهی: معصوم حکمی را مخفی و یا خلاف آن را بیان می کرد.

تقیه کلامی: در مسائل مربوط به مبحث ولایت، امامت و مسائل سری صورت می گرفت.

عواملی که باعث شد تا امام صادق(ع) دستور تقیه را بدهند:

پراکندگی اصحاب امام صادق(ع)، حفظ جان اصحاب خود، شکاک بودن بعضی ار اصحاب.

بنابراین بیشترین روایات تقیه از امام صادق (ع) است زیرا:

دوران امامت ایشان طولانی شد، توفیق فراوان ایشان در نشر معارف و احکام اسلام، اختلاف مذهب شاگردان ایشان، شدت اختلاط اقلیت شیعیان با اکثریت سنی.

۹ مشخص کردن بی اطلاعی خلفا وقت از علم فقه

شناخت امام باقر و امام صادق(ع) از دستگاه خلافت اموی این فرصت را برای این بزرگواران ایجاد نمود تا با تبیین خلافت واقعی و بیان این مسئله که خلافت فقط یک کار سیاسی نیست و خلیفه باید انسانی آگاه به مسائل دینی هم باشد. با توجه به اینکه خلفایی در راس قدرت بودند از آگاهیهای دینی بی بهره بوده و این امر باعث نقص در ساختار حکومتی شده بود خلفای وقت برای رفع این عیب بزرگ حکومت، اقدام به سازماندهی فقها و علمای درباری نمودند تا بتوانند این ضعف را تا حدودی پوشش دهند. امام صادق(ع) با بیان اینکه خلفای وقت بهره ای از دانش دین ندارند حق حکومت را از آنان سلب می کردند و در این مورد فرموده اند:« ما کسانی هستیم که خداوند، فرمان بری از آنان را فرض و لازم ساخته است و شما از کسی تبعیت می کنید که مردم به علت جهالت او نزد خدا معذور نیستند .»

نتیجه

در پایان می توان بیان نمود که:

این تحقیق به منظور بررسی بازخوانی مواضع سیاسی امام صادق(ع) در برابر بنی امیه در حفظ و حراست فرهنگ شیعی نگارش یافته و اسناد و شواهد موجود را مورد بازخوانی قرار داده است. امام صادق(ع) به عنوان یکی از برترین نخبه های جامعه انسانی در دوران حیات شریف خود، هم به عنوان ابداع کننده متدلوژی و هم به عنوان یک احیاگر ارزش ها و رسالت های اسلامی شناخته می شوند.

با توجه به اینکه امام صادق(ع) در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی را در جهان اسلام داشتند می توان گفت که بیشتر مردم فقط چهره فقهی و دینی امام را می شناسند و کمتر نقش سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته است با اینکه واقعیت این است که امام صادق(ع) و پدر بزرگوارشان در عرصه سیاست یک الگوی مناسبی را تعریف کرده که می تواند کمک کننده سیاستمداران امروز قرار گیرد.

Print Friendly