مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

همانند پیامبر(ص) در بشارات

نویسنده: حجت الاسلام علی انصاری(تویسرکانی) پژوهشگر دینی
ارسال شده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳

به مناسبت میلاد مولود کعبه امام علی(ع)

نویسنده: حجت الاسلام علی انصاری تویسرکانی

مثل و مانند پیامبر(ص) بودن را ، در لحظه لحظه زندگی امیرالمومنین (ع) ، می توان مشاهده کرد و  راز آن را ، از حدیث «یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی »[۱] و نیز ، بازخوانی آیات ناظر به موسی و هارون در قرآن ،  می بایست آموخت.

 به راستی، شباهت های امام (ع) به پیامبر(ص) چه بسیار است. آن چنان که در وهم ، جای نمی گیرد و نباید هم ، چنین باشد چه ، خود، در وصف
خویش ، فرموده است : « ینحدرعنی السیل ولا یرقی الی الطیر» (نهج البلاغه ، خ ۳) «سیل دانشها ار دامن کوهساران من ، جاریست ومرغان اندیشه ها را ، یارای پرواز، به بلندای آشیانه من،  نیست».

بشارت های پیشین ، به آمدن امام علی(ع) ، از این سنخ شباهت ها ، به پیامبر (ص) است که، در ادبیات تاریخی و روائی ما، دارای جایگاه ویژه ایست این بشارات ونصوص، سرحلقه، معجزات پیامبران و اوصیاء، جامع و سرفصل کرامات ایشانست که، به سبب آن میشود، سره از ناسره، نفسانی از وحیانی، زمینی از آسمانی و کرامات الهی را از بشری، باز شناخت و آنرا، شاهد صدق،  ادعای رسالت و وصایت دانست.

قرآن در برخى از آیات به تصریح مى‏گوید که، حضرت موسى (ع ) و حضرت عیسى (ع) در تورات و انجیل، به نبوت پیامبر اسلام بشارت داده‏اند آنجا که مى‏فرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ »(اعراف: ۱۵۷)   …کسانى که از پیامبر امى که نام او در تورات و انجیل نوشته شده است پیروى مى‏کنند، پیامبرى که آنان را به کار نیک فرمان مى‏دهد و از کارهاى بد باز مى‏دارد».

و نیز می فرماید: «وَ إِذْ قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ. فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ‏ » (صف: ۶) «به یاد آر هنگامى که عیسى بن مریم (ع) به بنى اسرائیل گفت که من فرستاده خدا به سوى شما هستم، تصدیق کننده توراتى هستم که پیش از من نازل شده است و بشارت دهنده‏ام به پیامبرى که پس از من مى‏آید و نام او «احمد» است».

همانگونه که آشکار است، قرآن به اصالت بشارات، گواهی داده است این گواهی و لزوم آن، شاهد صدق رسالت است که، در برخی از نوشتارهای علوم قرآنی، برهانی شده و اینچنین، مکتوب شده است: «از آنجا که گروهى از یهود و نصارى در زمان حیات خود پیامبر، صلى اللّه علیه و آله و سلم و پس از وى به او، ایمان آوردند، این خود، گواه بر این است که این بشارت در زمان پیامبر در تورات و انجیل بوده است، و اگر چنین بشارتى در عهدین نبود کافى بود که پیروان این دو کتاب، آن را دستاویز قرار داده و به تکذیب قرآن و پیامبر اسلام برخیزند، و با شدت هر چه تمام‏ تر این گونه بشارات را انکار کنند.

بنابراین اگر کسى به حضرت موسى علیه السّلام و حضرت عیسى علیه السّلام ایمان داشته باشد و تورات و انجیل را کتاب آسمانى بداند باید به نبوت حضرت محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم نیز ایمان بیاورد و دیگر به معجزه‏اى که نبوت او را تصدیق کند نیازى ندارد.»[۲]

نویسنده کتاب «آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره» می نویسد: «بشارات پیشین برخی از انبیاء به برخی دیگر، اصل مشترک همه ادیان آسمانی است گوئی بدین روش هر پیامبری با امت خویش میثاق بسته است که به پیامبران گذشته ایمان بیاورند و یاور پیامبری باشند که از راه میرسد، موسی و عیسی به همین میثاق اشاره کرده اند ازینروست که، آخرین سفارش موسی در سفر تثنیه چنین است: «رب از سینا آمد و از ساعیر طلوع کرد و از کوه فاران ـ مکه ـ آشکار شد».( آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، عمر بن ابراهیم رضوان‏، ج‏۱، ص: ۲۸۷)

 طلوع مهر امام امیرالمومنین (ع) نیز همچون پیامبر مقرون بدین بشارات الهام آمیز است. محدث بزرگوار مرحوم شیخ حر عاملی در باب بشارات به ولادت پیامبر می نویسد: «قال أبو عبد اللّه علیه السّلام‏: إن فاطمه بنت أسد جاءت إلى أبی طالب تبشره بمولد النبی صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فقال أبو طالب: اصبری سبتا أبشرک بمثله إلا النبوه، و قال: السبت ثلاثون سنه، و کان بین رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و أمیر المؤمنین علیه السّلام ثلاثون سنه.[۳]

«امام صادق (ع)می فرماید:  «فاطمه بنت اسد، هنگام ولادت پیامبر، مژده ولادتش را به ابوطالب داد، ابوطالب (ع) گفت: اگر به اندازه «سبت» – سی سال – درنگ کنی من نیز، خبر ولادت مثل پیامبر را به تو خواهم داد، با این تفاوت که او پیامبر نیست». سپس محدث بزرگوار می نویسد: «اینها روایاتی است که ابوطالب، از دانشمندان و عالمان به تورات و انجیل درباره انبیاء و اوصیاء آموخته است». [۴]

 عالمان یهودی و مسیحی، به موجب برخی از، اسناد تاریخی ، تا قرنها پس از ولادت پیامبر (ص)، نسخه های تورات و انجیل را، در اختیار همگان، نمی گذاشته اند. مذمت قران از علماء دو دین رسمی، مبنی بر کتمان حقائق نیز ناظر به همین نکته است با این وصف، سلطان معارف وحیانی، حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)،در مناظره با جاثلیق نصرانی، از بشارت انجیل، به وصایت امیرالمومنین (ع) پرده برداشته است و برهمسانی امام علی (ع) با پیامبر(ص)، در این شباهت، تصریح، کرده است.

امام (ع)، در مجلسی که، بسیاری ازعالمان و نیز، «راس جالوت» و «جاثلیق» نصرانی حضور داشتند، رو به وی کرد و فرمود: «درنگ شما، به هنگام قرائت سفر ثالث، به چه خاطر است؟ چاثلیق گفت: اسمی از اسماء خداوند است که، ما، مجاز به اظهار آن، نیستیم.

امام (ع) فرمود: اگر آن بخش را بخوانم که نام محمد را ذکر کرده است و مشتمل بر بشارت عیسی است که بنی اسراییل را به پیامبر توجه داده است می پذیری و تسلیم می شوی؟ چاثلیق گفت: آری هرگز سخن انجیل را رد نمی کنم!

 امام (ع) آن سفر از انجیل را خواند که در آن، به ذکر، پیامبر (ص) و اوصافش پرداخته بود و سپس رو به دانشمند مسیحی، کرد و فرمود:  این پیامبر کیست؟

چاثلیق گفت: شما توصیفش کنید!

 امام (ع) فرمود: من، او را، همانگونه که انجیل گفته است، توصیف می کنم و سپس به وصف پیامبر(ص) پرداخت و آنگاه فرمود: اگر سفر دوم را بخوانی می بینی که نام وصی او، دخترش فاطمه و حسن و حسین نیز، آمده است.

 چون سخن امام (ع) بدین جا رسید جاثلیق سکوت کرد و سخنی نگفت و بدانست که امام (ع) عالم به انجیل و تورات است».[۵]

این دو روایت، بخش اندکی است از آنچه که در روایات ما، در باره بشارات گذشتگان بر وصایت و آمدن امیر المومنین (ع) آمده و او را، در این وصف، همسان با پیامبر (ص) شمرده است.



[۱] صحیح مسلم، ۴/ ۱۸۷۱٫

[۲] مرزهاى اعجاز، سید ابو القاسم خوئى، ترجمه جعفر سبحانى‏، ص۲۲۴٫

[۳]   إثبات الهداه، حرعاملی ، ج‏۱ ،۱۸۴، باب ۷، نصوص بر نبوت پیامبر؛ و نیز شیخ صدوق در معانی الأخبار.

[۴]  همان.

[۵]  إثبات الهداه عاملی، ج‏۱، ص:۲۲۵

Print Friendly

یک نظر بگذارید