مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) نهادیست مردمی. این مجموعه در سال ۱۳۶۴ شمسی، با ارشادات و راهنمایی های استاد علامه محمدرضا حکیمی و با اشراف و سرپرستی حجت‌الاسلام سید علی محمد حیدری، و با کوشش تنی چند از روحانیون ،پزشکان و پیشه وران تاسیس گردید. نهاد فوق مشتمل بر واحد های متعدّد فرهنگی، اجتماعی، کتابخانه، […]

تعریف عدالت از زبان امام صادق (ع)

نویسنده: استاد محمد رضا حکیمی
ارسال شده در تاریخ 18 سپتامبر 2011

تعریف عدالت

به بهانه ی فرا رسیدن سال روز شهادت پیشوای ششم امام جعفر صادق(ع) 

برگرفته از چکیده ی کتاب جامعه سازی قرآنی/ نوشته استاد محمد رضا حکیمی

عالمان اتفاق نظر دارند که چون درباره موضوعی سخنی معتبر از معصوم(ع) برسد، آن سخن بر همۀ سخنان دیگر مقدّم است و قبول آن به ضرورت عقل،لازم است. زیرا تمثیل معصوم(ع) در حکم قیاس برهانی با مقدمات اوّلی(نه نظری ) است.
منشأ علم معصوم(ع)، «علم الهی» و «لوح محفوظ» و «کتاب مکنون» است. عقل معصوم نیز، عقل کلی است نه عقل جزوی بشری و هم چنین علم معصوم، علم اوّلی است که هیچ راه خطایی در آن نیست.
میر فندرسکی در این باره چنین می گوید: «فلاسفه در علم و عمل، گاه گاه خطا کنند و انبیا خطا نکنند. فلاسفه را طریق علم، به عمل و فکر باشد و انبیا را وحی و الهام. آن‌چه نظریه فلاسفه است، ایشان را اوّلی است. از این است که این‌ها خطا نکنند؛ زیرا خطا در اوّلیّات نیفتد و در نظریات افتد».
فیلسوفان اسلامی نیز مانند عالمان رشته‌های مختلف فقه و تفسیر و حدیث و اخلاق و… در آثار و مباحث خویش به نقل اخبار می‌پردازند و به آنها استناد می‌کنند و برای تثبیت و تأکید نظر خویش، اخبار را در مسائل مورد نظر می‌آورند؛ چنان‌که در آثار ابن سینا، میر داماد، ملاصدرا و… دیده می شود.
اکنون با توجه به اهمیت کلام معصوم می توان به تعریف عدالت پرداخت. موضوعی که صاحب نظران در تعریف و اقسام آن و نیز ارتباط آن با «آزادی» و «برابری» سخنان بسیاری گفته‌اند که اکنون پی ارزیابی یا نقد آنها نیستیم. در اینجا تنها به اختصار، عدالت اقتصادی را یادآور می‌شویم.
یکی از اقسام عدالت، عدالت معیشتی و حیاتی(عدالت اقتصادی) است که تأثیر گسترده و بسیار بنیادین آن در همۀ شئون مادی و معنوی زندگی انسان، در خور تردید و تسامح نیست.
دربارۀ «عدالت معیشتی و حیاتی»، اندیشمندان و متخصصانی از همه جای جهان، تعریف‌هایی ابراز داشته‌اند، لیکن می‌خواهم تعریفی مهجور از «عدالت»، از دو پیشوای مظلوم‌ترین مکتب جهان و ستمدیده ترین مذهب در سرتاسر تاریخ انسان بیاورم و از همه درخواست کنم تا در ابعاد عظیم و اعماق عجیب این «تعریف» عینی بنگرند و در صورتی که آن را، والاترین و انسانی‌ترین و ارزشی‌ترین تعریف دیدند به حکم وجدان، در نشر و تفهیم آن به همگان در سراسر گیتی کوتاهی نورزند و در راه «فقر زدایی جهانی»، آن را ملاک گیرند.
حضرت صادق(ع) می‌فرماید: «إنّ النّاسَ یَستَغنونَ إذا عُدِلَ بینَهم»؛ یعنی اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود، همه بی نیاز می‌گردند.
نقطه اوج این تعریف، عینیت آن است. در این تعریف «کلی گویی» و «ذهن گرایی» نشده؛ بلکه واقعیت عینی با صراحت گفته شده است تا مطلب برای هر کس معلوم و محسوس باشد. این حدیث شریف در کتاب معتبر کافی روایت شده است. موضوع مطرح گشته، از ده‌ها آیه و حدیث دیگر نیز استفاده و استنباط می‌شود.
نیز امام کاظم(ع) می‌فرماید: «خداوند هیچ گونه مالی را رها نگذاشته، بلکه آن ‌را قسمت کرده است و حق هر صاحب حقی را به او داده است، از خواص و عوام، فقیران و بینوایان و همه قشرهای مردمان… اگر در میان مردم به عدالت رفتار می‌شد، همه بی نیاز می‌شدند».
 از ظاهر این دو حدیث، عدالت اقتصادی و معیشتی و چه بسا همۀ اقسام عدالت فهمیده می‌شود. ایجاد عدالت و اجرای آن، به صورتی که جامعه از فقر رهایی یابد جز با «حضور عدالت» در شئون دیگر اجتماع، پی ریزی نخواهد شد و استواری نخواهد یافت. تا «عدالت سیاسی» و «عدالت قضایی» و «عدالت اجتماعی» در جامعه‌ای تحقق نیابد و دست نفوذ داران مالی از فرصت‌های مهم اقتصادی بریده نشود، عدالت معیشتی در زندگی توده‌ها تحقق نخواهد یافت. زیرا جمع میان دو ضد ممکن نیست؛ نمی‌شود هم تکاثر باشد و هم عدالت. امام علی(ع) می فرماید: «تنها کسی می‌تواند مردمان را به «راه حق» وا دارد، که آنان را از «راه باطل»، پرهیز داده [و باز داشته] باشد». چرا که تا باطل (تکاثر و اتراف) از میان نرود، حق (عدالت و انصاف)، جایگزین آن نمی‌شود.

مروری بر مشکلات عصر امام صادق(ع)

استفاده از مطالب با ذکر نام سایت ششم، کاری اخلاقی است.

Print Friendly

یک نظر بگذارید